محسن جلالپور تحلیلگر اقتصادی و فعال صنعت پسته پیشبینی میکند سال 1402 سال متفاوتتری برای صنعت پسته در مقایسه با 6 سال گذشته باشد و تولید بالاتری در آن رقم بخورد اما در همین حال به بهبود شرایط در عرصه صادرات پسته خوشبین نیست.جلالپور در این یادداشت به تهدیدهای بزرگی که صنعت پسته در پیش رو دارد، پرداخته است...
پسته ایران از سال 1397 به این سو روزهای خوبی را پشت سر نگذاشته؛ نه محصول خوبی داشتهایم و نه صادراتمان خوب بوده. مصرف داخلی هم به طور مداوم کاهش یافته است اما شاید سال 1402 سالی متفاوت باشد. در پنج سال گذشته حداکثر محصول برداشت شده در کشور 150 هزار تن بوده اما گاهی برداشت محصول به 40 تا 50 هزار تن نیز رسیده که عدد پایینی است. اما خبر خوب این است که امسال محصول خوبی داریم. هرچند انجمن ملی پسته هنوز نتیجه برآوردهایش را اعلام نکرده اما احتمالا امسال بیش از 200 هزار تن پسته برداشت خواهد شد. بر اساس پیشبینی اتحادیه جهانی خشکبار،امسال بیش از یک میلیون و 20 هزار تن پسته در جهان برداشت میشود. سهم آمریکا حدود 600 هزار تن است. ایران 200 هزار تن محصول خواهد داشت و دیگر کشورها از جمله ترکیه،سوریه و اسپانیا حدود 320 هزار تن برداشت میکنند. ظاهرا 200 هزار تن محصول از سال گذشته باقی مانده که در مجموع،کل پسته امسال حدود یک میلیون و 220 هزار تن خواهد بود. حال که ابر و باد و مه خورشید و فلک دست به دست هم دادهاند تا ایران پسته بیشتری داشته باشد،آیادر صادرات هم شرایط بهتر خواهد بود؟ به گمانم نه؛ چون شرایط برای حضور در بازارهای جهانی از همیشه سختتر است. در حال حاضر صنعت پسته ایران چندتهدید بزرگ پیش رو دارد: تهدید اول مربوط به بخش کشاورزی این صنعت است که به خاطر ساختار خردهمالکی،از بهرهوری پایین رنج میبرد،در نتیجه راندمان تولید پسته در هکتار در کشور ما پایین است. آب همیشه از مشکلات اساسی ما بوده و در سالهای گذشته،فرونشست زمین هم به آن اضافه شده است. در فرآوری پسته،شرایط بهتری داریم؛ ماشین آلاتی که در این صنعت به کار رفته،تقریبا به روز و مدرن است. اما خبر بد اینکه در صادرات،مشکلات نگرانکنندهای داریم. از یک سو قیمت تمام شده محصول ما از قیمت تمام شده محصول آمریکا بسیار بالاتر است و از سوی دیگر،تحریم هستیم اما آنها دست بالاتر را دارند و آزادانه تجارت میکنند و بازارهای ما را تحت کنترل خود میگیرند. تحریمها مشکلات زیادی برای صادرکنندگان ایجاد کرده و رسما تجار ایرانی را به حاشیه رانده است. به سختی مذاکره میکنیم،به سختی میفروشیم و به سختی ارز ناشی از صادرات را به کشور باز میگردانیم. اعتباری برایمان نمانده و کسی برای تجارت با ما ریسک نمیکند. در چنین شرایطی،سیاستگذار هم هرجا که بتواند ضربه مهلکی وارد میآورد. این ضربه یا به صورت مستقیم از طریق سیاستگذاری،به سوی صادرکننده حواله میشود یا به صورت غیر مستقیم و از طریق شوکهای اقتصادی وارد میآید. در نتیجه صادر کننده ایرانی در بازارهای جهانی باید در جنگی نابرابر شرکت کند و در داخل هم به خاطر نوسان نرخ ارز و تغییرات مکرر سیاستها و قوانین و بیثباتی اقتصادکلان قادر به برنامهریزی نیست و در نتیجه روز به روز اثرگذاریاش کمتر و بنیهاش ضعیفتر میشود. در کنار این مشکلات،آلودگی به سموم هم خطری جدی برای پسته ایران است. قانون جدیدی تحت عنوان پروتکل 67 قرار است در اتحادیه اروپا اجرایی شود که بر اساس آن،اگر باقیمانده سموم محصولات کشاورزی بیش از حد استاندارد این اتحادیه باشد،مرجوعی در کار نخواهد بود و تنها راه،معدوم کردن محصولات است. ظاهرا اتحادیه اروپا به این جمعبندی رسیده که اگرچه هنوز مشکل افلاتوکسین بطور کامل حل نشده اماقابل مدیریت است چون با «سورت» مجدد میتوان درصد آن را به حد مجاز رساند اما برای باقیمانده سموم راهی وجود ندارد و تنها راه،معدوم کردن محصولات است. اتحادیه اروپا هم به خاطر درصد بالای محمولههای برگشتی به دلیل آلودگی افلاتوکسین به ایران تذکر جدی داده و هم اجرای پروتکل جدید در مورد باقیمانده سموم را با جدیت دنبال میکند. بدون شک اجرای این استانداردها برای پسته ایران مشکلات جدی ایجاد کرده و بازارهای باقیمانده را از ما میگیرد. به این ترتیب با وجود افزایش قابل توجه میزان تولید،سال 1402 برای صادرکنندگان پسته ایران سال دشواری خواهد بود. چون افزایش محصول پسته،به اندازهای نیست که بنیه مالی تضعیف شده کشاورزان و باغداران را تقویت کند و زیان مالی صادرکندگان را بهبود بخشد. در نتیجه انتظار از سیاستگذار این است که با تغییر مداوم رویهها و قوانین،آینده را غیرقابل پیشبینی نکند و ثبات را به اقتصاد بازگرداند. مهم است به گونهای سیاستگذاری شود که هم هدف سیاستگذار در زمینه بازگشت ارز به کشور محقق شود و هم صادرکننده واقعی بتواند مأموریتاش را به درستی انجام دهد.