میانگین رشد سرمایهگذاری در بازه سالهای 1340 تا 1390 حدود 6 درصد برآورد شده است. چنانچه اقتصاد ایران در دهه گذشته نیز با همین روند ادامه میداد، حجم انباشت سرمایه در پایان 1401 نزدیک به 3.5 برابر رقم فعلی سرمایهگذاری میشد...
حجم سرمایهگذاری که در اقتصاد کلان به موتور رشد اقتصادی مشهور است، در پایان سال گذشته نسبت به سال 1390 تقریبا نصف شده است. به بیان دیگر در یک دهه گذشته همراه با شروع تحریمها انباشت سرمایه در کشور سقوط شدیدی را تجربه کرده است. میانگین رشد سرمایهگذاری در اقتصاد ایران در بازه زمانی سالهای 1340 تا 1390 حدود 6 درصد برآورد شده است. محاسبات نشان میدهد چنانچه انباشت سرمایه در یک دهه گذشته هم با همین روند رشد میکرد، در سال 1401 حجم سرمایهگذاری در اقتصاد ایران به 320 هزار میلیارد تومان میرسید. این در حالیست که در پایان سال 1401 حجم سرمایهگذاری 92 هزار میلیارد تومان بوده است. به عبارت دیگر انباشت سرمایه در ایران در حاضر 228 هزار میلیارد تومان از مسیر اصلی خود فاصله دارد. چنانچه از امسال سرمایهگذاری مانند روند بلندمدت خود سالانه 6 درصد رشد کند، در سال 1422 به 320 هزار میلیارد تومان، یعنی جایی که الان بنا بود باشیم، خواهیم رسید. اگر از امسال با فرضی خوشبینانه به طور متوسط سالانه 10 درصد رشد کنیم، باز هم 13 سال بعد به نقطهای میرسیم که در سال 1401 قرار بود باشیم. همانگونه که مشاهده میشود، حتی با فرض رشدهای خوشبینانه نیز سرمایهگذاری در اقتصاد ایران با روند بلندمدت خود سالهای زیادی فاصله دارد. از همین رو میتوان گفت که اقتصاد کشور از خودش جامانده است. فضای اقتصاد ایران در طول سالیان گذشته بسیار مهآلود، پرریسک و همراه با چشماندازهای منفی بوده است. همین امر نیز عامل عدم سرمایهگذاری شده است. در حال حاضر هم سقوط سرمایه در دهه 90 ضربات زیادی به تولید و اقتصاد ایران وارد کرده است و چنانچه هرچه سریعتر وضعیت فعلی سرمایه گذاری در کشور بهبود پیدا نکند، رسیدن به رشد اقتصادی و بهبود وضعیت تولید ناخالص داخلی امکانپذیر نخواهد بود. موتور رشد اقتصادی و محرکه تولید ثروت یکی از مهمترین پارامترهای اقتصاد تولید ناخالص داخلی است و شاید تمام بحثها در اقتصاد کلان به اینجا ختم میشود که چگونه باید کیک اقتصاد را بزرگتر کرد. یقینا عوامل متعددی باید وجود داشته باشد تا رشد اقتصادی محقق شود، اما در نهایت مهمترین عامل رشد اقتصادی، سرمایهگذاری است. عوامل نهادی گوناگونی از جمله قانون، بازار، مالکیت، وضعیت سیاسی و بینالمللی غیرملتهب، سیاستهای پولی و مالی مناسب و ... باید وجود داشته باشد تا فضا را برای تولید، فعالیتهای اقتصادی و نهایت رشد اقتصادی محقق کند اما آنچه در نهایت باعث رشد اقتصادی میشود، سرمایهگذاری است. به طور کلی سرمایهگذاری شرط لازم برای رشد اقتصادی است. به بیان دیگر تمام عوامل نهادی که بالاتر بیان شد فضا را ابتدا برای سرمایهگذاری مهیا میکند و سپس این سرمایهگذاری است که منجر به رشد و بزرگتر شدن حجم اقتصاد خواهد شد. از همین رو میتوان سرمایهگذاری را موتور رشد اقتصادی یا موتور تولید ثروت دانست. در نتیجه میتوان گفت که چنانچه انباشت سرمایهای صورت نگیرد، رشد اقتصادی هم در کار نخواهد بود. اقتصاد ایران جامانده از مسیر بلندمدت خود دهه گذشته اقتصاد ایران را دهه از دست رفته مینامند؛ به گونهای که میانگین رشد اقتصادی کشور حدود یک درصد برآورد شده و عملا حجم اقتصاد افزایش قابل توجهی نداشته است. یکی از جلوههای این دهه از دست رفته را میتوان در کاهش شدید سرمایهگذاری مشاهده کرد. حجم حقیقی (اثر تورم از آن گرفته شده است) انباشت سرمایه ناخالص در سال گذشته به حدود 92 هزار میلیارد تومان رسیده، این در حالیست که همین رقم در سال 90 نزدیک به 170 هزار میلیارد تومان بوده است. به عبارت دیگر حجم سرمایهگذاری حقیقی ناخالص صورت گرفته در سال گذشته نسبت به بیش از یک دهه گذشته (سال قبل آغاز تحریمهای بینالمللی) نه تنها افزایشی نیافته بلکه بالغ بر 45 درصد نیز کاهش یافته است. بر همین اساس عدم رشد اقتصادی مناسب در دهه گذشته ناشی از سقوط چشمگیر سرمایهگذاری بوده است. روند بلندمدت اقتصاد ایران نشان تا قبل از آغاز تحریمها یعنی در بازه زمانی 1340 تا 1390، میانگین رشد سالانه سرمایهگذاری نزدیک به 6 درصد بوده است. این در حالیست میانگین رشد انباشت سرمایه در دهه گذشته منفی 5 درصد برآورد شده است. چه اندازه عقب ماندهایم؟ با وجود نوسانهایی که انباشت سرمایه در ایران تجربه کرده، اما به طور کلی روند سرمایهگذاری بین سالهای 40 تا 90 صعودی بوده و به طور متوسط سالانه نزدیک به 6 درصد افزایش یافته است. آغاز تحریمهای بینالمللی از سال 90 موجب شد شاهد کاهش شدید انباشت سرمایهگذاری در کشور باشیم، به گونهای که این متغیر در سال 91 به یکباره 30 درصد کاهش یافت. محاسبات نشان میدهد چنانچه سرمایهگذاری در اقتصاد ایران در سال 91 سقوط نمیکرد و مانند نیم قرن گذشته به رشد خود ادامه میداد، حجم انباشت سرمایه ناخالص در پایان سال 1401 به بالاتر از 320 هزار میلیارد تومان میرسید. این در حالیست که حجم انباشت سرمایه در حال حاضر 92 هزار میلیارد تومان است. به بیان سادهتر دهه گذشتهای که کشور از دست داده، موجب شده تا حجم سرمایهگذاری 228 هزار میلیارد تومان پایینتر از رقمی قرار داشته باشد که بنا بوده در پایان سال 1401 باشد. در یک دهه گذشته سرمایهگذاری به طور فاحشی از روند بلندمدت عقب مانده است. این امر موجب صدمات زیادی به رشد اقتصادی در ایران شده و خواهد شد. عقبماندگی چند ساله جبران خواهد شد؟ اقتصاد ایران اگر به روند بلند مدت خود ادامه می داد اکنون حجم سرمایه گذاری در کشور بالغ بر 320 هزار میلیارد تومان قرار داشت، در حالی که این رقم اکنون به 100 هزار میلیارد تومان هم نمیرسد. در ادامه گزارش بررسی شده چنانچه در سه سناریو سه نرخ رشد را برای سرمایهگذاری از 1402 متصور شویم، چند سال بعد به حدود 320 هزار میلیارد تومان یعنی جایی که امروز قرار بود باشیم خواهیم رسید. سناریوی اول؛ در بهترین حالت هم 13 سال عقبیم چنانچه سرمایه گذاری در ایران از امسال سالانه 10 درصد رشد کند، در سال 1414 حجم انباشت سرمایه ناخالص به نزدیکی 320 هزار میلیارد تومان خواهد رسید. بر این اساس چنانچه در سناریوی بسیار خوشبینانه سرمایه از سال جاری رشدی معادل ده درصد را تجربه کند، کشور تازه 13 سال بعد به جایی خواهد رسید که قرار بود امروز باشد. سناریوی دوم؛ 21 سال از خودمان عقبتر هستیم محاسبات نشان میدهد چنانچه رشد سرمایهگذاری از سال جاری سالانه حدود 6 درصد رشد کند، در سال 1422 حجم انباشت سرمایه به 314 هزار میلیارد تومان می رسد. بر این اساس اگر از امسال مانند روند بلند مدتی که اقتصاد ایران در گذشته داشته رشد کنیم، 21 سال بعد تازه به رقمی از سرمایه گذاری نزدیک می شویم که بنا بود در سال 1401 باشیم. به بیان دیگر انباشت سرمایه در ایران 21 سال از خودش عقب مانده است. سناریوی سوم؛ فاصلهای به طول 40 سال رشد سرمایهگذاری در دو سال گذشته مثبت بوده، البته مثبت شدن این شاخص به دلیل ظرفیت های خالی است که ناشی از رشد های منفی متعدد در سال های گذشته به وجود آمده است. میانگین رشد انباشت سرمایه در دو سال گذشته 3.1 درصد بوده، حال چنانچه فرض کنیم از سال جاری سالانه سرمایه در کشور با همین نرخ دو سال گذشته رشد کند، در سال 1441 حجم انباشت سرمایه به حدود 314 هزار میلیارد تومان خواهد رسید. به عبارت دیگر چنانچه ما با همین دست فرمانی که در دو سال گذشته داشته ایم ادامه دهیم، حجم سرمایه گذاری 40 سال بعد به جایی می رسد که قرار بود امروز باشیم محاسبات نشان می دهد چنانچه سرمایه گذاری با نرخ رشدی که در یک دهه گذشته تجربه کرده رشد کند، به بیان دیگر با روندی که در یک دهه گذشته داشته ایم در آینده نیز ادامه دهیم، هیچگاه به روند بلندمدت اقتصاد ایران نخواهیم رسید. چراکه میانگین رشد سرمایه گذاری در این بازه منفی بوده است. زنگ خطری برای اقتصاد ایران چنانچه از امسال سالانه سرمایه گذاری 10 درصد رشد کند و یا مانند نیم قرن گذشته سالانه حدود 6 درصد رشد کند، به ترتیب 13 و 21 سال عقب تر روند بلندمدت اقتصاد ایران خواهیم بود. این امر نشان می دهد که در یک دهه گذشته چه ضربه سهمگینی به سرمایه گذاری در کشور وارد شده که حتی در فرضی خوشبینانه رشد 10 درصدی نیز در 1414 به جایی می رسیم که امروز قرار بود باشیم. این عقب ماندگی ضرر زیادی را به اقتصاد ایران وارد کرده است. وضعیت بد رشد اقتصادی که در یک دهه گذشته تجربه شده نیز ناشی از وخامت اوضاع سرمایهگذاری بوده است. به بیان دیگر شرایطی که سرمایه گذاری در چندین سال گذشته داشته موجب گشته تا تولید با اختلالات زیادی مواجه شود. سرمایهگذاری موتور رشد اقتصادی و عامل افزایش ثروت و بزرگ شدن حجم یک اقتصاد است. در حال حاضر هم سقوط سرمایه در دهه 90 ضربات زیادی به تولید و اقتصاد ایران وارد کرده، چنانچه هرچه سریعتر وضعیت فعلی سرمایه گذاری در کشور بهبود پیدا نکند، رسیدن به رشد اقتصادی و بهیود تولید ناخالص داخلی امکان پذیر نخواهد بود. به گزارش اکوایران،فضای اقتصاد ایران در طول سالیان گذشته بسیار مهآلود و پرریسک بوده و چشماندازها منفی بودهاند. همین امر نیز عامل عدم سرمایهگذاری شده است. برای بهبود وضعیت سرمایهگذاری در اقتصاد ایران باید شرایط اقتصادی کشور چه از منظر داخلی و چه از نگاه بینالمللی باثباتتر شود و ضریب اطمینان افزایش یابد. به بیان دیگر تا زمانی که بستر و نهادهای داخلی ثبات لازم را نداشته باشد، سرمایهگذاری و نهایتا رشد اقتصادی غیرممکن خواهد بود.