«محمّدحسین اسلامپناه» ، پیشکسوت صحّافی سنّتی کرمان که شنبه، سیزدهم اردیبهشت، در ٨٨ سالگی دار فانی را وداع گفت، از یاران غار ایرج افشار بود. از آن کسان که با وجود ١٢ سال تفاوت سن، در تمام این سالها از معاشرت و مجالست و مؤانست با او غفلت نورزید چنانکه او را استاد خود میدانست...
محمّدحسین اسلامپناه، صحّاف سنتی به طریقۀ ضربی بود که حسن و عیبهایی داشت؛ امّا او بهوسیلۀ مُهرههایی که داشت، با ضرب و فشار روی چرم نقش میانداخت که این روش صحّافی، تقریباً اختراع خود او بود چراکه تا آنوقت چنین روشی جایی دیده نشده بود. «محمّدحسین اسلامپناه» که شنبه، سیزدهم اردیبهشت، در ٨٨ سالگی دار فانی را وداع گفت، از یاران غار ایرج افشار بود. از آن کسان که با وجود ١٢ سال تفاوت سن، در تمام این سالها از معاشرت و مجالست و مؤانست با او غفلت نورزید؛ از هشتمین کنگرۀ تحقیقات ایرانی در کرمان در شهریور ١٣۵۶تا آخرین سفر افشار، دو هفته پیش از مرگش در زمستان ١٣٨٩، چنانکه او را استاد خود میدانست. اهل کرمان بود و در همین شهر هم زیست و درگذشت. فارغالتّحصیل رشتۀ مهندسی زمینشناسی از دانشکدۀ فنی دانشگاه تهران و بازنشستۀ وزارت نیرو بود امّا دلمشغولیاش شعر بود و ادبیّات. افزونبراین پیشه اصلیاش بهویژه در این دهههای اخیر، صحّافی بود و دکّان صحّافیاش با نام «کهنهکتاب» تا همین چندسال قبل در بازار کرمان باز بود و برقرار. این کار برایش بیش از آنکه شغل باشد، عشق بود. کار او صحّافی سنتی به طریقۀ ضربی بود که حسن و عیبهایی داشت؛ امّا او بهوسیلۀ مُهرههایی که داشت، با ضرب و فشار روی چرم نقش میانداخت که این روش صحّافی، تقریباً اختراع خود او بود؛ چراکه تا آنوقت چنین روشی جایی دیده نشده بود. اسلامپناه همهفنحریف بود و به چندین هنر و فن آراسته. هم جلدسازی را میدانست، هم گرهزنی در معماری را. هم در تصحیح متون کهن دستی بر آتش داشت و هم در خوانش کتیبهها و سنگنبشتهها استاد بود. در همۀ اینها هم کتاب و جزوه قلمی کرده و به طبع رسانده بود. و البتّه شاعری تمام بود. خُلقی خوش داشت. نکتهسنج و شوخطبع بود. اهل هایوهوی و هیاهو نبود. از مجالس و محافل به دور بود. میدانم سیّدجواد میرهاشمی بسیار زمان برد تا راضیاش کرد به ساخت مستندِ «و امّا نامبرده»، و خود نگارنده نیز برای انجام گفتوگوی مطبوعاتی با او در پاییز ١٣٩٨. گرچه وقتی پذیرایم شد، خودش و اهلاش، گرمایی دلپذیر داشتند در آن خانهباغِ کرمان. ولیک درد و دریغ که قدرش و ارج و اجرش دانسته نشد.با آنکه بسیار میدانست خیلیها بهویژه از نسل جوان نمیشناختندش و حتّی خاطراتاش از افشار و صنعتیزاده و باستانی پاریزی و بسیاری دیگر در جایی ثبت و ضبط نشد. منبع: ایبنا