دکتر امیرحسین خالقی: اهالی بانک مرکزی این ارزهای دیجیتال را یک نوآوری تکنولوژیک پیشرو معرفی میکنند که از طریق آن پرداختهای دیجیتال با امنیت و سرعت بیشتری انجام میگیرند. اما کمتر کسی از قابلیتهای شگرف این ارزهای دیجیتال بانک مرکزی در پاییدن شهروندان، مریدپروری سیاسی و برنامهریزی متمرکز سخن میگوید. این ارزهای دیجیتال، سرک کشیدن و پاییدن لحظهای جیب و مخارج همه شهروندان را برای بانکهای مرکزی ممکن میسازند. ارزهای دیجیتال بانک مرکزی به دولتها این امکان را میدهند که از شهروندانشان به شکل مؤثرتر و سرراستتری مالیات بگیرند؛ دولتها میتوانند با سهولت بیشتری در کار اقتصاد بازار مداخله کنند و آن را بر هم بزنند. در دوران پساکرونا پرداخت اعانههای دولتی اقبال زیادی پیدا کرده است و این ارزهای دیجیتال نیز محصولی معرکه و متناسب با نیاز دولتهایی است که به دنبال توزیع پول کلان بین شهروندان خود هستند. در سیستم دستوری فعلی همه نهادهای وامدهنده میتوانند با اعطای وام، دست به استخراج (ماینینگ) پول دستوری بزنند ولی با این ارزهای دیجیتال جدید کل فرایند در دستان بانک مرکزی متمرکز میشود. وقتی همه ماندهها در بانک مرکزی نگهداری شود و اعطای اعتبار هم به شکل سیاسی و متمرکز صورت بگیرد میتوان گفت که سیستم دستوری گامی بسیار بلند به سوی تحقق یک جامعه اقتدارگرا و سوسیالیست برداشته است. ارزهای دیجیتال بانک مرکزی از پایان عصر پول دستوری خبر میدهند؛ پول دستوری دیگر پولی اعتباری نیست که از طریق اعطای وام ایجاد میشود بلکه یک پول کالایی دیجیتالی است که بانک مرکزی آن را منتشر میسازد. در صورت رواج ارزهای دیجیتالِ «غیراعتباری» منتشرشده از طرف بانک مرکزی، دیگر سازوکار اصلاحی پول دستوری فعلی (یعنی همان ترکیدن حبابهای اعتباری) کار نخواهد کرد و ابزار مهار و «ترمز تورم» از دست میرود. عادتهای قرن پول دستوری در بسیاری از دولتها رسوب کرده است و آنها در آینده هم دست از خرج کردن برنخواهند داشت؛ حجم ارزهای دیجیتال بانک مرکزی پیوسته بیشتر میشود ولی این بار دیگر فروپاشی اعتباری در کار نیست که ترمز را بکشد》.
پ.ن: بخشی از کتاب《استاندارد دستوری؛ بدهی، بردگی و بربریت》که این ماه منتشر خواهد شد.