۲۴ فوریه، سالروز تولد استیو جابز است. داستان زندگی او، داستان ساختن و کارآفرینی است، داستانی که نه شکست و نه مرگ توانست نقطه پایانی بر آن بگذارد...
«شغل شما قرار است بخش عمدهای از زندگیتان را در بر بگیرد، شما تنها هنگامی از شغلتان احساس رضایت میکنید که باور داشته باشید کار بزرگی انجام میدهید. تنها راه موفقیت در کارهای بزرگ این است که آنها را با عشق انجام دهید. اگر هنوز کاری را که عاشقش هستید پیدا نکردهاید، به جستوجو ادامه دهید. چیزهایی که به قلب و روح انسان مربوطند، همیشه راه خود را پیدا میکنند. عجله نکنید؛ روزی راه درست زندگیتان را پیدا میکنید.» استیو جابز را بیشتر افراد به عنوان موسس شرکت اپل میشناسند. اما اهمیت و ماندگاری او به تاسیس این شرکت خلاصه نمیشود؛ او در مسیر زندگی خود دستکم به تحول ۷صنعت مختلف کمک کرد: کامپیوترهای شخصی، فیلمهای انیمیشن، موسیقی، تلفن همراه، تبلت، خردهفروشی و نشر دیجیتال. به همین خاطر است که نام او در کنار نام افرادی چون توماس ادیسون، هنری فورد و والت دیزنی، به عنوان یکی از پیشگامان و نوآوران بزرگ کشور آمریکا ثبت شده است. نامهایی که یک ویژگی مشترک آنها را از دیگران متمایز میکند؛ توانایی تبدیل رویاهایشان به فناوری و ایجاد کسبوکاری ارزشآفرین از آن. مهمترین دستاورد زندگی استیو جابز زمانی که زندگینامه خود نوشته استیو جابز منتشر شد، بسیاری از افراد تلاش کردند از آن درسهای مدیریتی استخراج کنند و از او الگویی مدیریتی بسازند. اما واقعیت این است که جابز بیش از یک مدیر و کارآفرین بود. این موضوع را میتوان در صحبتی که یکی از دوستانش از او نقل میکند هم دید. او میگوید زمانی که از استیو جابز پرسید مهمترین دستاورد زندگیاش چه چیزی بوده، او به جای اینکه از آیپد و مکینتاش نام ببرد، ایجاد شرکت اپل را مهمترین دستاوردش دانسته. او در این خصوص میگوید: «ساختن یک شرکت ماندگار، بسیار سختتر و مهمتر از ساختن یک محصول عالی است.» داستان تاسیس شرکت اپل که در حال حاضر باارزشترین کمپانی دنیا، با ارزشی بیش از ۲.۷هزار میلیارد دلار است، با استیو جابز آغاز میشود. در سال 1976، استیو جابز به همراه استیو وزنیاک و رونالد وین، شرکت اپل را در گاراژ خانهشان تأسیس کردند. اولین محصول آنها در اپل یک کامپیوتر شخصی ساده بود که با استقبال خوبی روبرو شد. پس از آن در سال 1984، اپل مکینتاش را معرفی کرد که اولین کامپیوتر شخصی با رابط کاربری گرافیکی بود. این محصول، اپل را به عنوان یک شرکت پیشرو در دنیای تکنولوژی معرفی کرد، محصولی که به قول استیو جابز قرار بود کار کردن با آن به سادگی کار کردن با یک توستر باشد تا هر کسی بتواند از آن استفاده کند. در دهه 1990، اپل با چالشهای متعددی روبرو شد و سهم خود را در بازار از دست داد، چرا که بیشتر افراد ترجیح میدادند به جای کامپیوترهای مکینتاش، از کامپیوترهایی که ویندوز ۹۵داشتند استفاده کنند و این موضوع فروش آنها را به شدت کاهش داده بود. در سال 1997، زمانی که استیو جابز پس از چند سال دوری از فعالیتهای اجرایی، دوباره به اپل بازگشت، سالهای اوج این کمپانی بود. او با معرفی محصولاتی مانند آیفون، آیپاد، مک و آیپد، تحول و انقلابی ماندگار در این برند ایجاد کرد و آن را دوباره به بازار بازگرداند. استراتژی بعدی جابز برای افزایش سهم بازار اپل تاسیس فروشگاههای Apple Store در سال ۲۰۰۱بود. او اعتقاد داشت در محیطی که کاملا توسط اپل اداره شود، میتوان ارزش واقعی کامپیوترهای Mac را به کاربران انتقال داد. به صورت کلی، زندگی حرفهای جابز را نمیتوان در محصولاتی چون آیفون، آیپاد و آیمک خلاصه کرد. تجربه او از ساخت باارزشترین کمپانی دنیا به ما نشان میدهد که او بیش از یک مدیر و کارآفرین، یک رهبر خلاق در دنیای کسبوکار است که همچنان میتوان از تجربیاتش درس گرفت. تجربه او به ما نشان میدهد نوآوری بسیار مهم است، اما محصولات نوآورانه بدون بازاریابی مناسب شکست میخورند. دوم اینکه راه مستقیم و ساده برای موفقیت وجود ندارد. جابز به سرعت ثروتمند شد، اما اگر در دهه 90 به اپل باز نمیگشت، نامش در تاریخ تکنولوژی ماندگار نمیشد. او در یک بازه زمانی از شرکتی که خودش راهاندازی کرده بود اخراج شد، اما به جای تغییر مسیر زندگیاش، منتظر زمان مناسب ماند و دوباره هدایت شرکت را بر عهده گرفت و این بار با نبوغش همه چیز را به نفع اپل تغییر داد. او با وجود اینکه در سن ۵۶سالگی به دلیل سرطان از دنیا رفت و عمر طولانیای برای کار و فعالیت نداشت، میراث معنوی زیادی از خود به جای گذاشت. گستاخی ذاتی روحیه کارآفرینی و عملی کردن ایده انجام کاری بزرگتر و بهتر از هر دیگران، از میراثی است که همیشه ارزش تعمق، مطالعه و حتی تقلید را دارد.