• یکشنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۴ -
  • 19 October 2025

  • یکشنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۴ -
  • 19 October 2025
از بحران گریخت، در بحران فرود آمد

روایت نسل Z فریلنسر

کار دارند، اما امنیت نه؛ درآمد دارند، اما دسترسی نه. این روایت نسل Z فریلنسر است در سایه‌ی تحریم‌های تازه. قرار نبود بیکار بمانند؛ نه به کار دولتی دل بسته بودند و نه امیدی به استخدام داشتند. نسلی بودند مسلط به زبان و اینترنت که می‌خواستند از پشت لپ‌تاپ به جهان وصل شوند...

قرار نبود بیکار بمانند؛ نه به کار دولتی دل بسته بودند و نه امیدی به استخدام داشتند. نسلی بودند مسلط به زبان و اینترنت که می‌خواستند از پشت لپ‌تاپ به جهان وصل شوند. اما در میانه‌ محدودیت‌های مالی و تحریم‌های دوباره‌جان‌گرفته، همان مرز مجازی هم برایشان بسته شده است؛ بخشی از نسل Z که با فریلنسری بین‌المللی زندگی می‌کرد، امروز با ناامنی، سردرگمی و آینده‌ای مبهم روبه‌روشده است.
کار از هرجا، امید از هیچ‌جا؟
در چند سال اخیر و به ویژه بعد از بحران کرونا هزاران جوان ایرانی، به‌ویژه از نسل Z، راهی تازه برای امرار معاش پیدا کردند: کار از پشت لپ‌تاپ برای کارفرمای خارجی و با درآمد ارزی. پلتفرم‌هایی مثل Upwork و Fiverr تا پیش از ۲۰۲۰ پنجره‌ای رو به فرصت بودند؛ جوانانی که از حقوق پایین و بی‌اعتمادی به بازار داخلی خسته بودند، تصمیم گرفتند خودشان مشتری جهانی پیدا کنند.
علی، برنامه‌نویس ۲۶ساله،  روایت می‌کند که منتظر پروژه‌ داخلی نمانده و کدنویسی برای یک استارتاپ در برلین را ترجیح داده تا ریال را به دلار تبدیل کند. برای بسیاری، این مسیر یعنی استقلال از ساختار رسمی، از ساعت کاری و از بی‌ثباتی کار سنتی؛ اما همین استقلال امروز دوباره و پساماشه در تله محدودیت‌ها گرفتار شده است.
ما را تحریم کردند، بی‌آن‌که کسی صدایمان را بشنود
با فعال شدن مکانیسم‌ماشه و تشدید محدودیت‌های مالی، فریلنسرهای ایرانی با موج تازه‌ای از مشکل مواجه شدند. پلتفرم‌های بزرگ، دسترسی کاربران ایرانی را یکی‌یکی محدود یا مسدود کردند؛ حتی با تغییر آی پی (IP) هم درِ بسیاری از سرویس‌ها باز نمی‌شود.
زهرا، طراح رابط کاربری، می‌گوید برای تأیید حساب در برخی پلتفرم‌ها باید گذرنامه و قبض رسمی آدرس ارائه کند؛ با مدارک ایرانی رد می‌شود و با مدارک غیرواقعی ریسک بسته‌شدن حساب بالاست؛ یعنی هیچ مسیر امن و پایداری وجود ندارد. بسیاری روایت می‌کنند که چندبار حساب ساخته‌اند و هر بار بعد از چند هفته با هوشمندی ضدتحریم‌ها بسته شده است.
پول هست، اما نمی‌رسد
برداشت درآمد بزرگ‌ترین کابوس فریلنسرهای ایرانی است. به‌دلیل تحریم‌های بانکی، انتقال مستقیم پول از کارفرمای خارجی به حساب داخلی ممکن نیست. بسیاری ناچارند سراغ واسطه‌ها، صرافی‌ها یا کیف‌پول‌های رمزارزی بروند؛ راه‌هایی که هم پرهزینه‌اند و هم پرریسک.
لیلی، مترجم آزاد، تجربه می‌کند که بین واریز کارفرما تا دریافت واقعی، دو هفته زمان می‌سوزد و درصد قابل‌توجهی از مبلغ کم می‌شود. برخی مجبورند از حساب دوست یا آشنا در خارج کمک بگیرند؛ روشی پر از سوءتفاهم و خطر بلوکه‌شدن. احساس مشترک آن‌ها این است: پول روی کاغذ هست، اما لمس‌کردنش دشوار و نامطمئن است.
ریسک‌های پنهان و هزینه‌های نادیده
مشکل فقط انتقال پول نیست. قطعی اینترنت و نوسان برق، سرعت پایین آپلود و اختلال سراسری می‌تواند به از دست رفتن موعد تحویل، افت رتبه‌ حساب کاربری و قطع همکاری‌های بعدی بینجامد.
آنطور که فریلنسرها مطرح می‌کنند، یک بار قطع برق وسط آپلود فایل کافی است تا پروژه‌ چندهفته‌ای دود شود و اعتبار حرفه‌ای آسیب ببیند. از سوی دیگر، بسیاری از همکاری‌ها قراردادی رسمی و قابل پیگیری ندارند؛ اگر کارفرما بگوید کیفیت مطلوب نبوده و درصدی را نپردازد، عملاً نهادی برای احقاق حق وجود ندارد. در چنین فضایی، واژه‌ حرفه‌ای‌گری زیر سایه‌ی ریسک‌های ساختاری کم‌رنگ می‌شود. نه قراردادی وجود دارد، نه قانونی و نه پیگرد قانونی.
در این رقابت، ایرانی‌ها با دست‌بسته می‌دوند
بازار جهانی فریلنسرها رقابتی است. فریلنسرهای کشورهایی با هزینه‌ زندگی پایین‌تر قیمت‌های جذاب‌تری پیشنهاد می‌دهند، آن‌هم بدون گره‌های تحریمی.
اما جوان ایرانی باید هم‌زمان با تفاوت قیمت جهانی رقابت کند و هزینه‌های اضافی ناشی از محدودیت‌های داخلی را هم بپردازد. نتیجه این‌که برای برنده‌شدن پروژه، نرخ را پایین می‌آورد و سود واقعی‌اش پس از کارمزدها و تبدیل ارز کمتر از انتظار می‌شود. سجاد، طراح گرافیک، می‌گوید برای لوگوی ۵۰دلاری باید با کسی رقابت کند که حساب بانکی بین‌المللی، اینترنت پرسرعت و زیرساخت پایدار دارد؛ اما او حتی از تضمین برق خانگی و اینترنت پایدار مطمئن نیست.
هزینه‌های واسطه‌گری؛ پول در میانه‌ راه گم می‌شود
هم‌زمان با رشد فریلنس بین‌المللی، شرکت‌های واسطه‌ نقدکردن درآمد ارزی در داخل هم رشد کرده‌اند. این شرکت‌ها خدماتی برای دریافت و تبدیل مبالغ ارائه می‌دهند، اما بسیاری از فریلنسرها از کارمزدهای سنگین و شفافیت پایین گلایه دارند. تجربه‌ها از کارمزدهای ۸ تا ۱۵ درصدی در هر تراکنش می‌گویند؛ یعنی بخشی از دست‌رنج قبل از رسیدن به حساب، آب می‌رود.
رها، تدوین‌گر ویدئو، حساب می‌کند که برای نقدکردن ۵۰۰ دلار، حدود ۷۰ دلار کارمزد داده و بخشی از یک هفته کار از بین رفته است. برخی هم می‌گویند سخت‌گیری صرافی‌ها به بانک‌های بین‌المللی شبیه شده، اما پشتوانه‌ی حقوقی روشنی وجود ندارد؛ اگر پول جایی در مسیر گم شود، پاسخ‌گویی مشخصی در کار نیست.
تصویر شغلی آینده؟ پاسخ‌ها بین مهاجرت و بی‌خیالی تاب می‌خورد
ترکیب محدودیت‌های فنی و مالی، فشار تازه‌ای بر روان نسل Z وارد کرده است. جوانی که قرار بود نماد آینده‌ی کار باشد، امروز هر بار که وارد حساب کاربری‌اش می‌شود، نگران فعال بودن یا نبودنش است. لیلی می‌گوید نه شغل رسمی دارد و نه درآمدی که بشود روی آن حساب کرد؛ این وضعیت بیش از آن‌که اقتصادی باشد، روانی است. وقتی از آن‌ها درباره‌ی آینده می‌پرسی، پاسخ‌ها بین مهاجرت و بی‌خیالی تاب می‌خورد. برنامه‌نویسی ۲۴ساله می‌گوید کار با خارج قرار بود راهی برای ماندن باشد نه رفتن، اما حالا به این فکر می‌کند که شاید راه دیگری نمانده است.
فرسایش یک طبقه‌ی تازه‌متولد‌شده
فریلنسرهای ایرانی بخشی از طبقه‌ی متوسط جدیدی بودند که اقتصاد دیجیتال شکل داد؛ طبقه‌ای که در آمار رسمی کمتر دیده می‌شود اما زیر پوست شهر و شبکه‌های اجتماعی حضور پررنگی دارد. برآوردهای غیردولتی نشان می‌دهد در سال ۱۴۰۲ بیش از ۲۵۰ هزار فریلنسر فعال در کشور کار آنلاین انجام داده‌اند و حدود یک‌سوم آن‌ها تجربه‌ی پروژه‌ی بین‌المللی داشته‌اند؛ اما این روزها و به خصوص با فعال‌شدن مکانیسم‌ماشه و تشدید محدودیت‌های مالی مسیر دسترسی و نقدکردن درآمد دشوارتر شده است.
نسلی که از بحران گریخت و در بحران فرود آمد
بخشی از نسل Z با امید جهانی‌شدن و اتصال دیجیتال قد کشید، اما امروز در جایی ایستاده که نه در اقتصاد جهانی جای امنی دارد و نه در اقتصاد داخلی ثباتی. هویت شغلی دارد، اما ثبات ندارد؛ کار دارد، اما امنیت ندارد. هر تصمیمی، از گرفتن پروژه‌ی خارجی تا انتخاب یک واسطه، ممکن است گامی به جلو یا لغزشی به عقب باشد.
به گزارش اقتصادنیوز، این نسل هنوز می‌خواهد بماند و بسازد، اما با هر قطع اینترنت، هر محدودیت تازه و هر حساب بلوکه‌شده، معلق‌تر از قبل می‌شود؛ نسلی که برای فرار از بحران به کار پناه برد، و حالا خودِ کار به بحران بدل شده است.
لینک کوتاه خبر: https://eghtesadkerman.ir/15026
اخبار مرتبط
نظرات شما