ثروت کجاست، چگونه ایجاد میشود و چه سیاستهایی ممکن است آن را به خطر بیندازند. ثروت باید برای آیندهای بهتر کار کند و گزارش جهانی ثروت نشاندهنده نقطه شروع در تجزیه و تحلیل چگونگی وقوع آن است...
اقتصاد جهان دورهای از تغییرات شگفتانگیز را تجربه میکند. تحولات گسترده «انقلاب صنعتی چهارم» نمایانگر چشمگیرترین تحول ساختاری در ۲۵۰ سال اخیر است. روابط اجتماعی و همچنین اقتصادی با این روند به چالش کشیده میشود. درعینحال، نیازهای اقتصادی بشریت تکامل یافته است. جهان امروز پیشرفت کرده و خواستههای گستردهتری برای آیندهای پایدار و عادلانهتر به خواستههای مادی سنتی بشر اضافه کرده است. مدیریت صحیح ثروت خصوصی در این دوره از تغییر حیاتی است. ثروت خصوصی چه بهعنوان منبع سرمایهگذاری و چه بشردوستانه فرصتهایی را که با تغییرات تکنولوژیک ارائه میشود، شکل میدهد. این ثروت خصوصی است که به بودجه موردنیاز برای ایجاد جوامع متنوع و پایدار منجر میشود. برای مدیریت ثروت خصوصی جهانی، ابتدا باید بدانیم که این ثروت کجاست، چگونه ایجاد میشود و چه سیاستهایی ممکن است آن را به خطر بیندازند. بینشهای به اشتراک گذاشتهشده در این گزارش به ما کمک میکند تا این درک را عمیقتر کنیم. ثروت باید برای آیندهای بهتر کار کند و گزارش جهانی ثروت نشاندهنده نقطه شروع در تجزیهوتحلیل چگونگی وقوع آن است. کاهش ثروت جهانی گزارش جهانی ثروت کردیت سوئیس ۲۰۲۳ سالی را نشان میدهد که در آن روند صعودی مداوم در انباشت ثروت در بخش خانوار، عقبگردی قابل توجه داشته است. سال ۲۰۲۲ اولین سال کاهش ثروت خالص خانوارهای جهانی از زمان بحران مالی جهانی در سال ۲۰۰۸ بود. تکامل ثروت در دوران کووید ۱۹ انعطافپذیر بود و در سال ۲۰۲۱ با سرعتی بیسابقه رشد کرد. اما تورم، افزایش نرخ بهره و کاهش ارزش پول باعث شد این روند در سال ۲۰۲۲ معکوس شود. مجموع ثروت خالص خصوصی ۳ /۱۱ تریلیون دلار (۴ /۲ درصد) کاهش یافت و در پایان سال به ۴ /۴۵۴ تریلیون دلار رسید. ثروت به ازای هر بزرگسال نیز با کاهش ۳۱۹۸دلاری (منفی ۶ /۳ درصد) به ۸۴۷۱۸ دلار برای هر بزرگسال در پایان سال ۲۰۲۲ رسید. بیشتر این کاهش ناشی از افزایش ارزش دلار آمریکا در برابر بسیاری از ارزهای دیگر است. اگر نرخ ارز در نرخهای سال ۲۰۲۱ ثابت بماند، در این صورت ثروت کل ۴ /۳ درصد و ثروت هر فرد بالغ ۲ /۲ درصد در طول سال ۲۰۲۲ افزایش مییابد. این روند همچنان کندترین افزایش ثروت با نرخ ارز ثابت از سال ۲۰۰۸ است؛ اما با ثابت نگهداشتن نرخ ارز نیز اثرات تورم موجب از دست دادن ثروت واقعی منفی ۶ /۲ درصد در سال ۲۰۲۲ میشود. بررسی دقیقتر نشان میدهد که داراییهای مالی بیشترین سهم را در کاهش ثروت در سال ۲۰۲۲ داشته است؛ در حالی که داراییهای غیرمالی (عمدتاً املاک و مستغلات) با وجود افزایش سریع نرخهای بهره انعطافپذیر هستند. اما سهم نسبی داراییهای مالی و غیرمالی ممکن است در سال ۲۰۲۳ معکوس شود اگر قیمت مسکن در واکنش به نرخهای بهره بالاتر کاهش یابد. سطوح ثروت جهانی تکامل ثروت خانوار در چند سال گذشته از چندین جنبه غیرعادی بوده است. در مرحله اول همهگیری کووید۱۹ در سال ۲۰۲۰، ثروت خانوار در برابر شکستهای اقتصادی تجربهشده در سراسر جهان بسیار مقاوم است. حمایت مالی دولت مرکزی در بسیاری از کشورهای پیشرفته به خانوارها، همراه با نرخ بهره پایینتر و محدودیت در فرصتهای مصرف، پسانداز خانوارها را افزایش داد و به افزایش گسترده قیمت سهام و قیمت مسکن منجر شد. نتیجه این سیاست، افزایش قابل توجه ثروت خانوار در بسیاری از کشورها بود. در سال ۲۰۲۱، با احیای فعالیتهای کلان اقتصادی در یک محیط کمبهره، این روندها تقویت شد. این موضوع شرایط فوقالعاده سودمندی را برای رشد ثروت خانوار ایجاد کرد که به سریعترین افزایش ثبتشده در ثروت خانوار منجر شد. ترکیبی از این شرایط مساعد بعید بود که دوام بیاورد. جنگ روسیه و اوکراین در کنار عوامل دیگر باعث شد که تورم در سال ۲۰۲۲ بهسرعت افزایش یابد. این امر باعث افزایش نرخ بهره شد که مانع رشد اقتصادی، کاهش قیمت داراییها و کاهش گسترده ارزش پول در برابر دلار آمریکا شد. در نتیجه، با اندازهگیری دلار اسمی فعلی، کل ثروت جهانی خانوارها ۳ /۱۱ تریلیون دلار یا ۴ /۲ درصد کاهش یافت و به ۴ /۴۵۴ تریلیون دلار رسید. این اولین کاهش در ثروت خانوارها از زمان بحران مالی جهانی در سال ۲۰۰۸ و دومین کاهش بزرگ در این قرن از نظر مقادیر مطلق دلار یا درصد تغییر است. ثروت بهازای هر بزرگسال نیز دومین کاهش بزرگ را از سال ۲۰۰۰ به ثبت رساند و با ۳۱۹۸ دلار کاهش به ۸۴۷۱۸دلار بهازای هر بزرگسال در پایان سال ۲۰۲۲ رسید که کاهش ۶ /۳درصدی را نشان میدهد. بررسی بیشتر نشان میدهد که زیانهای ثروت بهشدت در میان کشورهای ثروتمند در اروپا، آمریکای شمالی و آسیا-اقیانوسیه متمرکز است و بر داراییهای مالی بسیار بیشتر از داراییهای غیرمالی تاثیر گذاشته است. کاهش ارزش پول در برابر دلار آمریکا نیز نقش مهمی در تعیین میزان زیان اندازهگیریشده دارد. اگر نرخ ارز در نرخهای سال ۲۰۲۱ ثابت بماند، کل ثروت در طول سال ۲۰۲۲ به میزان ۴ /۳ درصد افزایش یافته و ثروت هر فرد بالغ ۲ /۲ درصد افزایش مییابد. از نظر منطقهای، از دست دادن ثروت جهانی بهشدت در مناطق ثروتمندتر مانند آمریکای شمالی و اروپا متمرکز بود که مجموعاً ۹ /۱۰تریلیون دلار کاهش یافت. آسیا و اقیانوسیه ۱ /۲ تریلیون دلار ضرر ثبت کرده است، در حالی که آمریکای لاتین با افزایش ثروت کل ۴ /۲ تریلیون دلار، به کمک میانگین شش درصد افزایش ارزش پول در برابر دلار آمریکا، همراه بوده است. در راس فهرست زیانها از نظر کشوری در سال ۲۰۲۲، ایالاتمتحده و پس از آن ژاپن، چین، کانادا و استرالیا قرار دارند. بیشترین افزایش ثروت در طرف دیگر برای روسیه، مکزیک، هند و برزیل ثبت شده است. بهرغم کاهش قابل توجه میانگین ثروت در مقایسه با سال ۲۰۲۱، از نظر ثروت بهازای هر بزرگسال، سوئیس همچنان در صدر فهرست قرار دارد و پس از آن ایالاتمتحده آمریکا، هنگکنگ، استرالیا و دانمارک قرار دارند. وقتی از لحاظ جمعیتی به آن نگاه میکنیم، نسل X و هزارهها در سال ۲۰۲۲ در ایالاتمتحده و کانادا به عملکرد نسبتاً خوبی ادامه دادند، اما از کاهش کلی ثروت مصون نبودند. قفقازیهای غیراسپانیایی در ایالاتمتحده که براساس نژاد تقسیم شدهاند، شاهد کاهش ثروت خود در سال ۲۰۲۲ بودهاند، درحالیکه آمریکاییهای آفریقاییتبار تقریباً از رکود آسیبی ندیدهاند. در مقابل، اسپانیاییها به دلیل داشتن داراییهای مسکن بیشتر در مقایسه با داراییهای مالی، به رشد ۵ /۹درصدی در سال ۲۰۲۲ دست یافتند. توزیع ثروت بین افراد تفاوتهای گسترده در سطح متوسط ثروت در بین کشورها به دلیل نابرابری بالای ثروت در داخل کشورها تقویت میشود. در حالی که این بخش به بررسی توزیع ثروت در هر کشور میپردازد، به نحوه توزیع ثروت خانوار در کل جمعیت بزرگسال جهان نیز توجه ویژهای صورت میگیرد. برای دستیابی به این هدف، برآوردهای قبلی از ثروت هر بزرگسال در کشورها با اطلاعاتی در مورد الگوی توزیع ثروت در بین کشورها ترکیب میشود. هرم ثروت در شکل ۱ توزیع ثروت را در بین بزرگسالان در سراسر جهان خلاصه میکند. تخمین زده میشود که ۸ /۲ میلیارد نفر -۵۳ درصد از کل بزرگسالان در جهان- در سال ۲۰۲۲ دارای ثروت زیر ۱۰ هزار دلار بودند. بخش بعدی شامل افرادی است که دارای ثروتی بین ۱۰ هزار تا ۱۰۰ هزار دلار هستند که بیشترین رشد را در این قرن داشته و از ۵۰۳ میلیون نفر در سال ۲۰۰۰ به ۸ /۱ میلیارد در اواسط سال ۲۰۲۲ افزایش یافته است. این نشاندهنده رونق روزافزون اقتصادهای نوظهور، بهویژه چین و گسترش طبقه متوسط در جهان درحالتوسعه است. میانگین ثروت این گروه ۳۳۵۷۳ دلار آمریکا یا حدود ۴۰ درصد سطح میانگین ثروت در سراسر جهان است. مجموع داراییهای ۹ /۶۱ تریلیوندلاری اهرم اقتصادی قابل توجهی را برای این بخش فراهم میکند. قشر متوسط روبهبالا، با ثروت از ۱۰۰ هزار تا یک میلیون دلار، همچنین در این قرن از ۲۰۸ میلیون نفر به ۶۴۲ میلیون نفر سه برابر شده است. اعضای این گروه در حال حاضر دارایی خالص دارند که مجموعاً ۹ /۱۷۸ تریلیون دلار یا ۴ /۳۹ درصد از ثروت جهانی است که بیش از سه برابر درصد آنها از جمعیت بزرگسال است. بالاتر از آنها، افراد ردهبالای با ارزش خالص (HNW) (میلیونرهای دلاری آمریکا) از نظر اندازه نسبتاً کوچک باقی مانده است و تعداد آنها ۴ /۵۹ میلیون یا ۱ /۱ درصد از کل بزرگسالان است. تعداد میلیونرهای جهانی در سالهای اخیر بهسرعت درحالرشد بوده است و برای اولینبار در سال ۲۰۲۰ از یک درصد بزرگسالان فراتر رفت، اگرچه این تعداد در سال ۲۰۲۲ به میزان ۵ /۳ میلیون کاهش یافت. از نظر مالکیت ثروت، گروه HNW بهطور فزایندهای مسلط است. مجموع ثروت HNWها از ۴ /۴۱ تریلیون دلار در سال ۲۰۰۰ به ۳ /۲۰۸ تریلیون دلار در سال ۲۰۲۲ رسیده و پنج برابر شده است و سهم آنها از ثروت جهانی از ۳۵ درصد به ۴۶ درصد در مدت مشابه افزایش یافته است. عضویت در لایههای هرم ثروت از نظر سکونت و ویژگیهای شخصی کاملاً متمایز است. در اقتصادهای پیشرفته، حدود ۳۰ درصد از بزرگسالان در لایه پایین قرار میگیرند و برای اکثریت این افراد، عضویت گذراست -بهعنوانمثال به دلیل ازدست دادن کسبوکار یا بیکاری- یا به دلیل مرحله چرخه زندگی مرتبط با جوانی یا پیری. در مقابل، در بسیاری از کشورهای کمدرآمد، بیش از ۸۰ درصد از جمعیت بزرگسال در این محدوده ثروت قرار دارند، بنابراین عضویت مادامالعمر در ردیف پایه اغلب عادی است. ویژگی اصلی دو بخش هرم میانی تسلط چین است که ۳۶ درصد از کل اعضا را تشکیل میدهد، در مقایسه با ۱۰ درصد از هند، هفت درصد از آمریکای لاتین و فقط چهار درصد از آفریقا. برخلاف هرم ثروت (که با طیف گستردهای از مردم از همه کشورها و تمام مراحل چرخه زندگی مشخص میشود)، افراد HNW یا میلیونرهای دلار آمریکا بهشدت در مناطق و کشورهای خاصی متمرکز هستند و تمایل دارند سبک زندگی مشابهی داشته باشند. بهعنوان مثال، شرکت در بازارهای جهانی مشابه برای کالاهای لوکس، تعطیلات و فرصتهای تحصیلی برای فرزندانشان حتی زمانی که آنها در قارههای مختلف زندگی میکنند. پورتفوی ثروت این افراد نیز احتمالاً شبیهتر است، با تمرکز بر داراییهای مالی و بهویژه سهام، اوراققرضه و سایر اوراق بهادار معاملهشده در بازارهای بینالمللی. ۴۲ درصد از کل این افراد در آمریکای شمالی، ۲۷ درصد در اروپا و ۱۷ درصد در آسیا و اقیانوسیه (بهاستثنای چین و هند) ساکن هستند. ثروت بهازای هر بزرگسال در سراسر کشورها یک چشمانداز کلی در مورد نابرابری ثروت در بین کشورها و مناطق نشان میدهد که کشورهایی با ثروت بالا بهازای هر بزرگسال (بالاتر از ۱۰۰ هزار دلار) در آمریکای شمالی و اروپای غربی و در میان بخشهای ثروتمند شرق آسیا، اقیانوس آرام و خاورمیانه در دریای کارائیب متمرکز هستند. چین و روسیه اعضای اصلی گروه کشورهای «ثروت متوسط» با میانگین ثروت در محدوده ۲۵ هزار تا ۱۰۰ هزار دلار هستند. این گروه همچنین شامل اعضای اخیر اتحادیه اروپا و اقتصادهای مهم بازارهای نوظهور در آمریکای لاتین، خاورمیانه و شرق آسیا میشود. یک پله پایینتر، محدوده «ثروت مرزی» از پنج هزار تا ۲۵ هزار دلار آمریکا برای هر بزرگسال، گروهی ناهمگن است که کشورهای پرجمعیت مانند هند، اندونزی و فیلیپین به علاوه بخش بزرگی از آمریکای جنوبی و بسیاری از کشورهای ساحلی آفریقا را پوشش میدهد. کشورهای آسیایی که بهسرعت درحال توسعه هستند؛ مانند کامبوج، لائوس و ویتنام نیز در این دسته قرار میگیرند. کشورهایی با متوسط ثروت کمتر از پنج هزار دلار، گروه نهایی را تشکیل میدهند که تحت سلطه کشورهای آفریقای مرکزی است. ترکیب این گروهها در طول زمان نسبتاً ثابت باقی مانده است، اما برآوردهای این گزارش نشان میدهد که برزیل و تایلند از آستانه گروه میانی در سال ۲۰۲۲ عبور کردند، درحالیکه مصر و سریلانکا در جهت دیگر حرکت کردند و به رده مرزی سقوط کردند. نابرابریهای کلی منطقهای در این واقعیت منعکس شده است که آمریکای شمالی و اروپا با هم ۵۶ درصد از کل ثروت خانوارها را تشکیل میدهند، اما تنها ۱۶ درصد از جمعیت بزرگسال جهان را شامل میشوند. سهم ثروت در منطقه آسیا و اقیانوسیه (بهاستثنای چین و هند) کاملاً مشابه سهم آن از افراد بزرگسال است و همین امر در مورد چین نیز صادق است. جدول زیر بازارهای دارای رتبه برتر را براساس میانگین و میانه ثروت در بین ۶۰ بازار با بیشترین ثروت کل نشان میدهد. در ابتدا لازم به اشاره است که ثروت متوسط یا میانه ثروت، توزیع ثروت را به دو گروه مساوی تقسیم میکند که نیمی از بزرگسالان دارای ثروت بالاتر از میانه و نیمی دیگر پایینتر از میانه هستند؛ اما میانگین ثروت از تقسیم کل ثروت بر تعداد افراد بالغ به دست میآید. در گروه میانگین ثروت بهازای هر بزرگسال -که کشورهای کوچکتری مانند لیختناشتاین و موناکو را حذف میکند- سوئیس دوباره با میانگین ثروت بهازای هر بزرگسال ۶۸۵۲۳۰ دلار در صدر فهرست قرار دارد که ۱۳۴۵۰ دلار در سال کاهش یافته است. ایالاتمتحده (۵۵۱,۳۵۰ دلار آمریکا) در جایگاه دوم قرار دارد، کمی بالاتر از هنگکنگ (۵۵۱,۱۹۰ دلار) و بالاتر از استرالیا (۴۹۶,۸۲۰ دلار). پس از آن، گروهی از کشورها (دانمارک، نیوزیلند، نروژ، سنگاپور، کانادا، هلند و بلژیک) وجود دارد که دارای ثروت هر فرد بالغ بین ۳۵۰ هزار تا ۴۱۰ هزار دلار هستند. اکثر این گروه برتر اغلب کاهش قابل توجهی را در میانگین ثروت نسبت به سال قبل تجربه کردند. رتبهبندی بازارها براساس ثروت متوسط یا میانه ثروت بهازای هر فرد بزرگسال به نفع بازارهایی است که سطوح پایینتری از نابرابری ثروت دارند و به فهرست متفاوتی منجر میشود. سوئیس (۱۶۷۳۵۰ دلار آمریکا) با این معیار در جایگاه ششم قرار دارد درحالیکه ایالاتمتحده (۱۰۷۷۴۰ دلار آمریکا) به جایگاه سیزدهم سقوط کرده است. جالب توجه است که تغییر از ثروت مالی به ثروت غیرمالی در ایالاتمتحده در سال ۲۰۲۲ باعث شد که ثروت متوسط همزمان با کاهش میانگین ثروت افزایش یابد. در سال ۲۰۲۲، برای اولینبار، بلژیک (۲۴۹,۹۴۰ دلار آمریکا) از استرالیا (۲۴۷,۴۵۰ دلار) در صدر ردهبندی ثروت متوسط یا میانه ثروت پیشی گرفته است. ثروت متوسط در هنگکنگ (۲۰۲۴۱۰ دلار آمریکا) نسبت به سال ۲۰۲۱ تغییر چندانی نکرده است و این امکان را به دست آورد تا جایگاه سوم را بالاتر از نیوزیلند (۱۹۳۰۶۰ دلار آمریکا، ۳۰۶۴۰ دلار کاهش) و دانمارک (۱۸۶۰۴۰ دلار، ۱۰۲۱۰ دلار کاهش) به دست آورد. بریتانیا، نروژ، کانادا و فرانسه فهرست ۱۰ بازار ثروت متوسط را تکمیل میکنند. بلژیک، اسپانیا، ایتالیا و ژاپن از جمله بازارهایی هستند که در معیار ثروت متوسط در مقایسه با میانگین ثروت رتبه بالاتری دارند، درحالیکه ایالاتمتحده، سوئد و آلمان رتبه پایینتری دارند. ثروت زنان دادههای DFA تفکیک جنسیتی ارائه نمیدهد و هیچ مدرک مستقیم دیگری در مورد تکامل همزمان ثروت زنان وجود ندارد. با این حال، مطالعات متعدد قبلی در مورد ثروت زنان بینشهایی را در مورد روندهای احتمالی اخیر ارائه میدهد. براساس گزارش ثروت جهانی کردیت سوئیس در سال ۲۰۱۸، نسبت ثروت زن به مرد در کشورهای پردرآمد OECD قبل از همهگیری بین ۶۵ تا ۸۰ درصد بود. دادههای سایر مناطق کمیابتر است، اما نشاندهنده نسبت گستردهای است که در برخی کشورها ۲۵ درصد است. ترکیب داراییها بین جنسیتها بهطور قابل توجهی متفاوت است، زنان دارای داراییهای غیرمالی بیشتری هستند و بخش کوچکتری از ثروت مالی خود را در داراییهای پرریسکتر مانند سهام شرکتها نگه میدارند. عملکرد متفاوت داراییهای مختلف از سال ۲۰۱۹ نشان میدهد که نسبت ثروت زن به مرد در سال ۲۰۲۰ کمی تغییر کرده است، اما احتمالاً در سال ۲۰۲۱ کاهش یافته است. با این حال، کاهش ارزش داراییهای مالی، بهویژه سهام، در طول سال ۲۰۲۲ احتمالاً هرگونه زیان را معکوس کرده و این نسبت را به نزدیک به سطح قبل از همهگیری بازگردانده است. میانگین ثروت برای هر بزرگسال روشی ساده و راحت برای مقایسه سطوح ثروت در سراسر کشورها و ارزیابی تحولات در طول زمان است. بااینحال، طبق تعریف، میانه ثروت یا ثروت متوسط نشانگر دقیقتری از وضعیت یک فرد معمولی است. این امر بهویژه در مورد کشورهایی با سطح بالایی از نابرابری ثروت صادق است، زیرا ثروت متوسط ممکن است کسری نسبتاً کوچک از میانگین ثروت باشد و میانگین ثروت ممکن است «شهروند متوسط» را نادیده بگیرد. به همین دلیل، ارزش دارد با جزئیات بیشتری به مقایسه ثروت متوسط در بین مناطق و کشورها و نحوه تفاوت روندهای ثروت متوسط در طول زمان با روند میانگین ثروت نگاه کنیم. شکل ۲ روندهای ثروت متوسط، میانگین ثروت و تولید ناخالص داخلی بهازای هر بزرگسال را برای کل جهان در این قرن مقایسه میکند. خطچین مسیر ثروت متوسط را بر حسب دلار فعلی (اسمی) آمریکا نشان میدهد. اما از آنجا که نوسانات نرخ ارز در مقابل دلار آمریکا نوسانات را به سریهای زمانی اضافه میکند، بهتر است روندها با استفاده از نرخ ارز تعدیلشده ترسیم شود. بر این اساس، ثروت متوسط جهانی بهازای هر فرد بالغ در سال ۲۰۰۰ تنها ۱۵۹۰ دلار بود. تا سال ۲۰۲۲، این ثروت به ۹۱۶۷ دلار افزایش یافت که باعث افزایش پنجبرابری معادل رشد متوسط سالانه ۳ /۸درصدی شد. این بسیار بالاتر از نرخ رشد سالانه ۹ /۴درصدی است که بهوسیله میانگین ثروت بهازای هر بزرگسال به دست میآید که به نوبه خود از رشد ۵ /۳درصدی درآمد بهازای هر بزرگسال بیشتر است. همچنین باید توجه داشت که ثروت متوسط جهانی با سرعت نسبتاً یکنواختی افزایش یافته است و تنها پسرفت در سال اول همهگیری ۲۰۲۰ رخ داده است. این در تضاد با ثروت جهانی بهازای هر بزرگسال است که دو سال طول کشید تا پس از شکست در سال ۲۰۰۸ بهبود یابد. برای درک اینکه چرا میانگین ثروت جهانی از میانه ثروت پیشی گرفته است، بهتر است در قالب یک گروه متوسط جهانی فکر کنیم- بهعنوان مثال دهکهای ثروت ۵ و ۶. ساکنان آمریکای شمالی و اروپا در دهکهای ۵ و ۶ نسبتاً پراکنده هستند، اما چین در آغاز قرن بسیار پررنگ حضور داشت. بنابراین به دلیل رشد بالایی که در سالهای اولیه در چین به دست آمد، میانه ثروت جهانی رشد کرد. ترکیب منطقهای گروه میانه در طول زمان تغییر میکند، زیرا اعضای موفقتر در توزیع بالا میروند و با افرادی که کمتر خوششانس هستند جایگزین میشوند. امروزه، چین در میانه ثروت جهانی کمتر تسلط دارد و هند جایگزین شده است. اگر بخش میانی توزیع جهانی متمایل به جمعیت ساکنان کشورهایی باشد (معمولاً اقتصادهای بازار نوظهور) که در آن ثروت خانوارها سریعتر از میانگین جهانی رشد میکند، آنگاه میانه ثروت جهانی سریعتر از میانگین ثروت جهانی رشد خواهد کرد. رشد سریع ثروت در بازارهای نوظهور نیز دلیل کاهش نابرابری ثروت جهانی در این قرن از طریق کاهش نابرابری بین کشورهاست؛ بنابراین، سالهایی که نابرابری ثروت در حال کاهش است، معمولاً با سالهایی همسو میشوند که در آنها میانه ثروت سریعتر از میانگین ثروت در حال افزایش است. در حالی که میانه ثروت در این قرن به دلیل ترکیب منطقهای سریعتر از میانگین ثروت افزایش یافته است، میانگین و میانه ثروت معمولاً بهصورت پشتسرهم نسبت به سال گذشته افزایش و کاهش مییابد. با این حال، استثناهایی وجود دارد، همانطور که در سال ۲۰۲۲ اتفاق افتاد. بر حسب دلار آمریکا، ثروت بهازای هر بزرگسال ۶ /۳ درصد در سال ۲۰۲۲ کاهش یافت، اما میانه ثروت سه درصد افزایش یافت. این واگرایی اساساً به دلیل مسائل ترکیب منطقهای نیست، بلکه در عوض ناشی از عوامل ترکیب پورتفولیو است. دارندگان ثروت در مجاورت میانه معمولاً سهم بیشتری از داراییهای غیرمالی (بهویژه ثروت مسکن) و سهم کمتری از داراییهای مالی نسبت به آنچه در پورتفوی کل ثروت خانوار ثبت شده است، دارند؛ بنابراین زمانی که داراییهای غیرمالی از نظر ارزش از داراییهای مالی پیشی میگیرند، میانه ثروت سریعتر از میانگین ثروت رشد میکند، همانطور که در سال ۲۰۲۲ اتفاق افتاد. این نتیجهگیری کلی در مورد کشورها و همچنین برای مناطق و در کل جهان صدق میکند. نابرابری ثروت برای بیشتر اهداف، ارزیابی نابرابری ثروت را میتوان به دو سوال ساده تقلیل داد. گروههای ثروتمند برتر چقدر از شهروند متوسط جلوتر هستند و گروههای پایین چقدر کمتر از میانگین قرار دارند؟ بحث اول از این سوالات اغلب براساس سهم ثروت متعلق به ۱۰ درصد بالا، سهم یک درصد برتر و... است. این آمار نسبت به تغییرات توزیع ثروت در نیمه پایین توزیع حساس نیست. ضریب جینی یک معیار گستردهتر از نابرابری است که تغییرات را در هر دو انتهای طیف ثروت نشان میدهد. بهطور گسترده اعتقاد بر این است که نابرابری ثروت در طول همهگیری کووید ۱۹ به دلایلی که با چارچوب فوق مطابقت دارد افزایش یافت. اعتقاد بر این است که دارندگان ثروت پایینتر از تاثیر اقتصادی همهگیر بر اشتغال و درآمد آسیب دیدهاند و آنها را مجبور میکند پسانداز خود را کاهش دهند و /یا بدهی بیشتری را متحمل شوند. در مقابل، گروههای ثروتمند برتر کمتر در برابر کاهش سطح کلی فعالیتهای اقتصادی آسیبپذیر هستند و مهمتر از آن، از تاثیر نرخهای بهره پایینتر بر قیمت سهام سود زیادی میبرند. انتظار میرود که این نابرابری ثروت را افزایش دهد که یا بر حسب سهام برتر یا براساس ضریب جینی اندازهگیری میشود. مجموعه داده در این گزارش یک فرصت منحصربهفرد برای تعیین نحوه توزیع ثروت در بین همه شهروندان جهان فراهم میکند. طبق برآوردهای صورتگرفته، ۵۰ درصد پایینترین افراد بزرگسال در توزیع ثروت جهانی روی هم کمتر از یک درصد از کل ثروت جهانی را در پایان سال ۲۰۲۲ تشکیل میدهند. در مقابل، ثروتمندترین دهک (۱۰ درصد از بزرگسالان) ۸۱ درصد از ثروت جهانی را در اختیار دارد و صدک بالا بهتنهایی نزدیک به نیمی (۴۵ درصد) از کل داراییهای خانوار را در اختیار دارد. در طول زمان روند نابرابری ثروت جهانی نتیجه دو عامل اساسی است. نابرابری جهانی در واکنش به تغییرات در نابرابری ثروت در داخل کشورها، افزایش یا کاهش مییابد که به آن عامل «درون کشور» گفته میشود؛ اما همچنین متاثر از تغییرات در سطح متوسط ثروت کشورها نسبت به میانگین جهانی یا عامل «بین کشور» است. در این قرن، افزایش ثروت خانوارها در بازارهای نوظهور، بهویژه چین و هند، تفاوتهای ثروت بین کشورها را کاهش داده است بهطوریکه تحت تاثیر عامل بین کشورها، نابرابری بهسرعت کاهش یافته است. این عامل غالباً حاکم بر روند کلی نابرابری نزولی است که در شکل ۳ مشهود است. در سالهای اولیه این قرن، کاهش نابرابری بینکشوری با کاهش نابرابری در داخل کشورها تقویت شد. این به کاهش شدید نابرابری ثروت جهانی منجر شد. سهم ۱۰ درصد برتر بین سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۸ از ۸ /۸۸ درصد به ۴ /۸۴ درصد، سهم یک درصد برتر از ۲ /۴۸ درصد به ۷ /۴۲ درصد و ضریب جینی از ۰ /۹۲ به ۴ /۸۹ کاهش یافت. پس از بحران مالی، معیارهای مختلف نابرابری مسیرهای مختلفی را دنبال کردند که نشاندهنده وزن دادهشده به بخشهای مختلف توزیع است. سهم ۱۰ درصد برتر و ضریب جینی با شروع همهگیری در سال ۲۰۲۰ به ترتیب ۰ /۸۱ درصد و ۳ /۸۸ درصد کاهش یافت. بااینحال، سهم ثروت یک درصد برتر جهان در این دوره به سمت بالا حرکت کرد و در پایان سال ۲۰۱۹ به ۹ /۴۳ درصد رسید. یک تغییر مشخص در نمودار نابرابری پس از سال ۲۰۱۹ مشهود است. افزایش نابرابری در داخل و بین کشورها به افزایش نابرابری جهانی در سال ۲۰۲۰ منجر شد که در سال ۲۰۲۱ با احیای رشد اقتصاد کلان کاهش یافت. سهم یک درصد برتر استثنا بود و مسیر صعودی خود را تا سال ۲۰۲۱ ادامه داد. این در سال ۲۰۲۲ به پایان رسید، زمانی که سهم یک درصد برتر همراه با سایر شاخصهای نشاندادهشده در شکل ۳ کاهش یافت. با درنظرگرفتن دوره سهساله ۲۰۲۲-۲۰۲۰ بهطورکلی، اثرات عملاً از بین میروند: تغییر خالص برای ضریب جینی و سهم ۱۰ درصد و پنج درصد برتر ناچیز است درحالیکه سهم جهانی یک درصد برتر کسری از ۹ /۴۳ درصد به ۵ /۴۴ درصد افزایش یافته است. در مجموع، روند نزولی در نمودار ۳ منعکسکننده کاهش عامل بین کشورها به دلیل عقب افتادن اقتصادهای نوظهور است. تاثیر این عامل در سالهای اخیر با نزدیک شدن به میانگین ثروت در چین به معنای ثروت جهانی در سراسر جهان کاهش یافته است و اگر ثروت هر بزرگسال در چین از میانگین جهانی پیشی بگیرد، ممکن است تغییر جهت دهد که ممکن است در آینده نزدیک اتفاق بیفتد. برآوردها نشان میدهد که میانگین ثروت در چین در سال ۲۰۲۲ در حال حاضر حدود ۹۰ درصد از ثروت هر بزرگسال برای کل جهان است (۷۵۷۳۱ دلار در مقابل ۸۴۷۱۸ دلار). این نکته نیز قابل ذکر است که پیشبینی تاثیر تغییرات نرخ ارز دشوار است؛ اما تغییرات در نرخ ارز کشورهای چین و هند و یورو با توجه به وزن جمعیت مرتبط با آنها در محاسبات جهانی احتمالاً بیشترین تاثیر را خواهد داشت. کاهش نابرابری ثروت جهانی در سال ۲۰۲۲ افزایش نابرابری ثروت در طول همهگیری در سال ۲۰۲۲ معکوس شد. سهم ثروت یک درصد برتر جهان به ۵ /۴۴ درصد کاهش یافت که هنوز کمی بالاتر از سطح سال ۲۰۱۹ است. اما سایر شاخصهای جهانی نابرابری به مقادیر سال ۲۰۱۹ بازگشتند. این کاهش را میتوان در کاهش نسبی ثروت مالی در طول سال ۲۰۲۲ دنبال کرد. در بلندمدت، نابرابری ثروت جهانی در این قرن به دلیل رشد سریعتر در بازارهای نوظهور کاهش یافته است. میانه ثروت جهانی تقریباً دو برابر سرعت میانگین ثروت افزایش یافته است. تعداد میلیونرهای دلاری در سرتاسر جهان طی سال ۲۰۲۲ با ۵ /۳ میلیون کاهش به ۴ /۵۹ میلیون نفر در پایان سال رسید. البته برخلاف روند کلی، تعداد میلیونرهای دلاری در برخی از کشورها به عنوان مثال نروژ، ایران و برزیل در این سالها افزایش داشته است و نمیتوان کاهش نابرابری ثروت جهانی را به کشوری مانند ایران تعمیم داد، با توجه به اینکه در ایران طبقه متوسط نیز به طبقه فقیر سقوط کرده است، نابرابری ثروت در ایران تشدید شده است. براساس برآورد این گزارش در سال ۲۰۲۲، گروه با ثروت خالص فوقالعاده بالا (UHNW) با ثروت بیش از ۵۰ میلیون دلار، ۲۲۴۹۰ عضو کمتر داشت که آمریکای شمالی ۸۱ درصد از این کاهش را به خود اختصاص داده است. با این حال براساس پیشبینیهای این گزارش، ثروت جهانی طی پنج سال آینده ۳۸ درصد افزایش خواهد یافت و تا سال ۲۰۲۷ به ۶۲۹ تریلیون دلار خواهد رسید. رشد کشورهای با درآمد متوسط، محرک اصلی روندهای جهانی خواهد بود. تخمین زده میشود که ثروت بهازای هر بزرگسال در سال ۲۰۲۷ به ۱۱۰۲۷۰ دلار و تعداد میلیونرها به ۸۶ میلیون برسد در حالی که تعداد افراد با ثروت خالص فوقالعاده بالا (UHNWIs) احتمالاً به ۳۷۲ هزار نفر میرسد. افراد با ارزش خالص بالا براساس بازار اکنون به تجزیهوتحلیل دقیقتری از ردههای بالای دارندگان ثروت پرداخته میشود که از تعداد میلیونرهای دلاری آمریکا در بازارهای فردی شروع میشود. برای هر بازار معین، این تعداد به سه عامل بستگی دارد: اندازه جمعیت بزرگسال، متوسط ثروت و نابرابری ثروت. ایالاتمتحده در هر سه معیار امتیاز بالایی دارد و با ۷ /۲۲ میلیون یا ۲ /۳۸ درصد از کل جهان، بیشترین تعداد میلیونرها را دارد. این کشور با ۵ /۱۰ درصد از کل میلیونرهای جهانی، بسیار جلوتر از چین در رتبه دوم قرار دارد. تعداد میلیونرها در ژاپن در آغاز قرن حاضر با ایالاتمتحده رقابت کردند، اما موقعیت ژاپن از آن زمان بهطور پیوسته کاهش یافته است. ژاپن در سال ۲۰۱۴ از چین پیشی گرفت و در سال ۲۰۲۲ تنها ۶ /۴ درصد از میلیونرها را به خود اختصاص داد و برای اولینبار در رتبه چهارم کمتر از فرانسه (۸ /۴ درصد) قرار گرفت و آلمان (۴ /۴ درصد) و بریتانیا (۳ /۴ درصد) به چالش کشیده شدند. پس از آن، کانادا (۴ /۳ درصد) و استرالیا (۱ /۳ درصد) و پس از آن ایتالیا، کره، هلند، اسپانیا و سوئیس قرار دارند که هر کدام میزبان حدود دو درصد از میلیونرهای جهانی هستند. هند، تایوان و هنگکنگ نیز بیش از یک درصد از میلیونرهای دلاری جهان را تشکیل میدهند، اما این دیگر در مورد سوئد در سال جاری صادق نیست. در سرتاسر جهان، تخمین زده میشود که در پایان سال ۲۰۲۲، ۴ /۵۹ میلیون میلیونر وجود داشته است. این به دلیل کاهش میانگین ثروت و دور شدن از داراییهای مالی، نسبت به سال قبل است. کاهش بزرگی برای بسیاری از کشورها ثبت شد، به ویژه ایالاتمتحده (کاهش ۷ /۱میلیون نفر)، ژاپن (کاهش ۴۶۶ هزار نفر)، بریتانیا (کاهش ۴۳۹هزار نفر)، استرالیا (کاهش ۳۶۳ هزار نفر)، کانادا (کاهش ۲۹۹ هزار نفر) و آلمان (کاهش ۲۵۳ هزار نفر). کشورهایی که تعداد میلیونرهای کمتری را در سال ۲۰۲۲ گزارش کردند، معمولاً تعداد بیشتری را در سال ۲۰۲۱ گزارش کردند و سودهای حاصل در سال ۲۰۲۱ اغلب از ضررهای سال ۲۰۲۲ بیشتر بود. اما تعداد میلیونرها در ژاپن، آلمان و ایتالیا در هر دو سال کاهش یافت. براساس برآوردهای این گزارش، افزایش نسبتاً کمی در تعداد میلیونرها برای چند کشور در سال ۲۰۲۲ ثبت شد که در راس آنها نروژ (افزایش ۱۰۴ هزار نفر)، ایران (افزایش ۱۰۴ هزار نفر) و برزیل (افزایش ۱۲۰ هزار نفر) قرار داشتند.
منبع: تجارت فردا