شکلگیری کسبوکار نوپا در اروپا و آمریکا راحتتر شد؛
نسل جدید استارتآپها
واژه استارتآپ در دهه ۱۹۷۰ میلادی وارد زبان انگلیسی شد. اما مفهوم آن سابقه بسیار دیرینهتری دارد و به اواسط سده ۱۸۰۰ برمیگردد. این مفهوم در طی سالیان دستخوش تغییرات بسیاری شده است...
با این حال، اصول پایهای آن همچنان همانی است که بود: پیدا کردن یک فرصت، ریسک کردن و اختصاص منابع برای تولید چیزی نو. همین تعریف نقش نوآوری را بهعنوان یکی از ویژگیهای اصلی آن برجسته میکند. شکی نیست که ماهیت استارتآپ و فرهنگ استارتآپی هم در طول این سالها دستخوش تغییرات بسیاری بوده و فراز و فرودهای چشمگیری را تجربه کرده؛ اما چیزی که میتواند برای نوآوران و کارآفرینانی که سودای راهاندازی کاری نو را در سر دارند جذاب باشد، پاسخ به این پرسش است که استارتآپ در مسیر پرفرازونشیبش به کجا رسیده و اکنون کجای راه هستیم. استارتآپها در آمریکا دو نفر از اهالی «گرین ویل» کارولینای جنوبی، گوشوارههایی ساختهاند که شبیه جواهر به نظر میرسد، اما حاوی میکروالکترونیکهایی برای ردیابی دمای بدن، ضربان قلب و حتی مسائل مربوط به سلامت زنان است. ترزا گوارت، یکی از بنیانگذاران شرکت میگوید: «ما اولین بنیانگذارانی هستیم که در یک شهر کوچک سعی در تغییر مراقبتهای بهداشتی زنان داریم.» این شرکت جوان و جسور، بخشی از موج استارتآپهایی است که طی چند سال گذشته در آمریکا راهاندازی شدهاند. بسیاری از آنها شکست خواهند خورد و برخی موفق خواهند شد. اما همه آنها در کنار هم نشاندهنده وقوع تغییرات عمیقی هستند که میتواند تا حدی از نگرانی اقتصاددانان بکاهد. درگذشته آمریکا بحق بهعنوان یکی از پیشتازان حوزه نوآوری شناخته میشد که پیشتر گفتیم از ویژگیهای اصلی فرهنگ استارتآپی است. اما در سالهای اخیر برخی از اقتصاددانان نگران بودند که این لقب دیگر درست نباشد؛ چون در سال ۱۹۸۲حدود ۳۸درصد از شرکتهای آمریکایی کمتر از پنج سال عمر داشتند، در حالی که در سال ۲۰۱۸، این رقم به ۲۹درصد رسیده بود. سهم آمریکاییهایی که در استارتآپها کار میکردند نیز کاهش یافته بود. سیلیکون ولی با جادوی فناوری پیشرفته همچنان رونق داشت، اما غولهای تکنولوژی بهترین محققان را در اختیار داشتند که منجر بهکندی انتشار ایدههای نو در سراسر کشور میشد. محققان، به این کاهش پویایی بهعنوان یکی از دلایل ضعیفتر شدن رشد بهرهوری اشاره کردند. اکنون به نظر میرسد ورق برگشته و آمریکا دوباره در مسیر رشد و بهبود صنعت استارتآپیاش قرارگرفته. دادهها نشان میدهند که آمریکاییها در مسیر بازگشت به همان روحیه فعال و پویا قرار دارند. قابلتوجهترین شواهد این اتفاق درخواستهای ثبت شرکت است که نماینده فعالیتهای استارتآپی محسوب میشود. این متغیر در اواسط سال ۲۰۲۰که آمریکا همچنان درگیر کرونا بود بهشدت افزایش یافت. افزایش اولیه را بهراحتی میشد رد کرد: بعضی از این شرکتهای جدید کلاهبردار بودند و صرفا میخواستند از کمکهای مالی دولت به مشاغل خرد بهرهمند شوند. بقیه هم بازتاب شرایط آن دوران بود؛ شرکتهایی که برای واردات ماسک صورت یا فروش ضدعفونیکننده دست تاسیس شدند. اما حالا، مدتها بعد از آنکه پاندمی فروکش کرده، این افزایش همچنان ادامه دارد. سال گذشته، درخواست ثبت شرکت به رقم ۵.۵میلیون رسید که بیسابقه بود. اگرچه این روند امسال کمی کند شده، اما میانگین ماهانه همچنان حدودا ۸۰درصد بالاتر از دهه قبل است؛ در حالی که این رقم در اروپا تنها ۲۰درصد افزایش داشته. استارتآپها در همه جای دنیا نقش پررنگی در ایجاد اشتغال دارند و آمریکا هم از این قاعده مستثنی نیست، اما شرکتهای قدیمی چنین تاثیری ندارند. در چهار سال قبل از پاندمی، به ازای هر چهار شغلی که توسط استارتآپها ایجاد میشد، شرکتهای تثبیتشده قدیمی یک شغل اضافه میکردند. در چهار سال پس از پاندمی، شرکتهای تثبیتشده به ازای هر چهار شغلی که توسط استارتآپها ایجاد شده، یک شغل را از دست دادهاند. تغییر الگوی استارتآپی شاید حتی مهمتر از این اعداد و ارقام، نوع کسبوکارهایی باشند که در حال شکلگیری هستند. در سالهای ۲۰۲۰و ۲۰۲۱، بسیاری از استارتآپها به انقلاب کار از خانه پاسخ دادند. این کسب و کارها شامل خردهفروشان آنلاین، شرکتهای حملونقل کوچک و طراحان فضای سبز میشدند. بااینحال، به گفته رایان دکر از بانک مرکزی آمریکا و جان هالتیوانگر از دانشگاه مریلند، از اواسط سال ۲۰۲۲به بعد، شرکتهای حوزه تکنولوژی گوی سبقت را ربودهاند. مقالهای که دفتر آمار آمریکا در ماه مارس منتشر کرد، حاکی از افزایش قابل توجه درخواست ثبت شرکت کسب و کار در حوزه هوش مصنوعی در سال گذشته است. این موضوع برای محققان یادآور دهه ۱۹۹۰است که کامپیوتر و اینترنت رونق گرفت. «کنان فیکری» از اندیشکده گروه نوآوری اقتصادی میگوید: «شما هرگز نمیدانید کدام شرکت قرار است شرکت پیشرو بعدی باشد. بنابراین هر چه تعداد تلاشها بیشتر باشند، بهتر است.» عامل این رونق چیست؟ پاندمی؛ چون میلیونها نفر شغل خود را از دست دادند و خیلیهای دیگر به دورکاری روی آوردند. جانت بروستر از موسسه غیرانتفاعی ویلج لانچ در گرینویل که از کارآفرینان سیاهپوست حمایت میکند، میگوید: «مردم متوجه شدند که بودن در کنار خانوادههایشان را دوست دارند و همین به خیلیها احساس آزادی داد.» اکثر شرکتهای جدید کوچک هستند و قرار است همینطور باقی بمانند. استارتآپهای موجود در شبکه خانم بروستر شامل ماشینهای غذای سیار، سازندگان صنایعدستی و دستیاران حقوقی میشوند. همین استارتآپهای کوچک میتوانند گامهای مهمی بهسوی ثروت بیشتر باشند. محققان اندیشکده بروکینگز دریافتند که در سال ۲۰۱۹تنها ۵درصد از خانوادههای صاحب کسبوکار سیاهپوست و ۴درصد اسپانیاییتبار بودند. این سهم تا سال ۲۰۲۲به ترتیب به ۸و ۷درصد افزایش یافته است. قدرت اقتصاد نیز به این موضوع کمک کرده است؛ چون وقتی بازار کار پررونق است، ریسکپذیر بودن برای بنیانگذاران استارتآپ آسانتر است. دلیلش هم این است که آنها میدانند در صورت لزوم میتوانند دوباره کاری با درآمد ثابت پیدا کنند. ظهور فناوریهای جدید، بهویژه هوش مصنوعی نیز این موضوع را تقویت کرده. کارآفرینان در حال ایجاد ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی برای تعامل با مشتریان، آمادهسازی اظهارنامههای مالیاتی، غربال کردن سوابق دادگاه و موارد دیگر هستند. یکی از ویژگیهای بارز این شکوفایی، گستردگی جغرافیایی آن است. در گذشته نوآوری در آمریکا در خلیج سانفرانسیسکو کالیفرنیا و مراکز شهری پویایی همچون آستین و نیویورک متمرکز بوده، اما موج جدید به شهرهای کوچکتر سراسر کشور سرایت کرده. مورد گرین ویل یک نمونه آن است. این شهر بیشتر به زندگی آرام و مرکز شهر خوراک پیادهرویاش مشهور است تا اینکه مرکز کسب و کار یا تجاری شناختهشدهای باشد و به نظر نمیرسید گزینه مناسبی برای مهد کارآفرینی باشد. بااینحال، در چند سال گذشته با رونق گرفتن دورکاری، کیفیت بالای زندگی در این شهر به یک عامل مثبت تبدیل شده و کوچکیاش هم نقطه قوت دیگری محسوب میشود. جان بارنت که یک اپلیکیشنساز است، در ابتدای پاندمی به این شهر که زادگاه همسرش بود، نقل مکان کرد. او در سال ۲۰۲۲از توییتر اخراج شد. چند روز پس از اخراجش به کمک دوستان برنامهنویسش اپلیکیشن سوپرمون را راهاندازی کرد؛ اپلیکیشنی مبتنی بر هوش مصنوعی که به شرکتهای کوچک کمک میکند صندوقهای پیام ورودی بسیار شلوغشان را مدیریت کنند و پاسخ مشتریان را بدهند.با توجه به الگوی نو، حتی استارتآپهای کوچک هم میتوانند از مخزن استعدادها استفاده کنند؛ همانطور که تیم آقای بارنت شامل مهندسانی از سانفرانسیسکو و لندن میشود. خانم گوارت میگوید که شرکت او از ذهن طراحان محصول سیلیکونولی و مشاوران استراتژی نیویورک، بهره میگیرد. شکوفایی استارتآپی در دیگر کشورها راهاندازی یک کسبوکار در هر جایی نیازمند پشتکار، عزم راسخ و ایدهای قابل بازاریابی است، اما برخی کشورها راهاندازی کسبوکارهای نوپا را کمی سادهتر میکنند. اواخر سال گذشته، گزارش اتومیکو از وضعیت تکنولوژی اروپا نشان داد که فرانسه از حیث رتبهبندی ارزش بازار تکنولوژی عمومی از بریتانیا پیشی گرفته و بهعنوان کشوری پیشرو در تکنولوژی شناخته شده است. بخش خصوصی حوزه تکنولوژی فرانسه هم در مسیر رشد و پیشرفت قرار دارد. بااینکه استارتآپهای تکنولوژی بریتانیا همچنان بیشترین جذب سرمایه را داشتهاند، اما سرمایهگذاری در آنجا ۲۲درصد نسبت به سال قبل کاهش یافته است. آلمان که یکی دیگر از کشورهای پیشرو در حوزه فناوری به شمار میرود، شاهد کاهش ۴۳درصدی در رقم سرمایهگذاری بوده است. بااینحال فرانسه از معدود کشورهای بزرگ اروپایی است که رقم سرمایهگذاری سالانهاش در حد سال ۲۰۲۱باقی مانده است. با در نظر گرفتن حمایت قوی دولت از کارآفرینان فرانسوی و همچنین کسانی که اقدام به تاسیس شرکت در فرانسه میکنند، فرانسه شرایط لازم برای خلق یک اکوسیستم تکنولوژی پررونق را در اختیار دارد. بدون شک یکی از شگفتیهای فضای استارتآپی دنیا در دهه اخیر هم هندوستان است. تعداد استارتآپهای هندوستان در سال ۲۰۱۴تنها ۳۵۰مورد بوده؛ اما این رقم تا سال ۲۰۲۴و در طول یک دهه بیش از سیصد برابر شده که جای شگفتی است. به لطف این اکوسیستم استارتآپی، هند از جایگاه یازدهمین اقتصاد بزرگ جهان به جایگاه پنجم صعود کرده است. اکنون بزرگترین ابهام این است که آیا رونق استارتآپها به افزایش بهرهوری منجر میشود یا نه؟ در تئوری، ورود شرکتهای جدید باید اقتصاد را به تحرک وادارد. کارآفرینان تمایل دارند از تکنولوژی جدید استفاده کنند و مدلهای کسبوکار تازهای ایجاد کنند؛ اما هنوز نشانههای زیادی در اعداد و ارقام اقتصادی وجود ندارد. اگر بخواهیم خوشبین باشیم میتوانیم بگوییم دنیا در حال تکرار تجربه «پارادوکس سولو» است. رابرت سولو، برنده جایزه نوبل سال ۱۹۸۷در همان سال گفت: «شما میتوانید عصر کامپیوتر را در همهچیز ببینید، به جز آمار بهرهوری.» بااینحال، پارادوکس سولو در نهایت حل شد. تا اواسط دهه ۱۹۹۰مثل روز روشن شده بود که بهرهوری افزایش یافته. به استارتآپهای جدید چند سال فرصت دهید تا خود را ثابت کنند.