• پنج شنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳ -
  • 12 December 2024

  • پنج شنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳ -
  • 12 December 2024
چرا پکن در میانه آشوب خاورمیانه در کنار ایستاده؟

نگاه ابزاری به متحدان

با افزایش تنش‌های میان ایران و اسرائیل، چین به عنوان یکی از قدرت‌های بزرگ جهانی قصد حفظ منافع خود در خاورمیانه را دارد. روابط اقتصادی و استراتژیک این کشور با ایران و نگرانی‌هایش از بی‌ثباتی منطقه، چین را به بازیگری کلیدی در تحولات جاری تبدیل کرده است...

با افزایش تنش‌ها بین ایران و اسرائیل، چین جشنواره‌ای پنج‌روزه از فیلم‌های چینی را در ماه گذشته، در تهران برگزار کرد. این جشنواره با فیلم پرفروشی به نام «نبرد در دریاچه چانگجین» آغاز شد. این درام قهرمانی سربازان چینی که در جنگ کره با نیروهای آمریکایی می‌جنگیدند را به تصویر می‌کشد. مائو تسه‌تونگ به همکارانش می‌گوید: «یک ضربه بزنید تا از صد ضربه جلوگیری کنید». وبلاگ‌نویسان ملی‌گرا در چین به نمایش این فیلم افتخار کردند و نوشتند: «ایران نمی‌تواند بیکار بنشیند، حتی اگر ایالات متحده پشت اسرائیل باشد».
به نوشته اکونومیست، با توجه به خشونت‌های اخیر در خاورمیانه، ممکن است مقامات چینی کم‌تر به تشدید اوضاع تمایل داشته باشند. ایران در تاریخ ۱ اکتبر موشک‌های بالستیک به سمت اسرائیل شلیک کرد و اسرائیل به طور مداوم، مواضع متحدان ایران در غزه و لبنان را هدف قرار می‌دهد. این وضعیت چین را نگران ساخته است؛ کشوری که به عنوان قدرتمندترین چهار کشوری است که غرب آن‌ها را «محور ناامنی» و «چهارگانه هرج‌ومرج» معروف کرده است. این چهار کشور از نظم جهانی تحت رهبری آمریکا متنفر بوده و آماده‌اند که آن را مختل کنند. روابط امنیتی آن‌ها با یکدیگر غالباً در سایه بوده، اما علی‌رغم قدرت‌نمایی‌های چین در مناقشه تایوان، پکن تمایل کمی به جنگ دارد.
اتحاد ناپایدار
رابطه چین با ایران این معضل را نشان می‌دهد. رهبران پکن با جهان‌بینی ایران هم‌دلی زیادی دارند. سال گذشته، ایران به عضویت کامل سازمان همکاری شانگهای درآمد؛ باشگاه امنیتی-اقتصادی اوراسیایی که تحت سلطه چین و روسیه است. در ماه ژانویه نیز تهران به گروه بریکس ملحق شد؛ بلوکی که پکن و مسکو تلاش دارند به عنوان سنگری متشکل از بدبینان به غرب، پرورش دهند.
چین همچنین از منابع نفتی فراوان ایران بهره‌مند می‌شود. تخمین حجم این تجارت به دلیل روش‌های پیچیده‌ای که تهران و پکن برای دورزدن تحریم‌های واشنگتن به کار می‌برند، دشوار بوده، اما برآوردها مدعیست که این مقدار بین ۱۰ تا ۱۵ درصد از واردات نفت خام چین است که بیشتر صادرات سوختی ایران را تشکیل می‌دهد.
چین که بزرگ‌ترین خریدار نفت خارجی در جهان به شمار می‌رود، نگران تأثیر بالقوه جنگی وسیع‌تر در خاورمیانه بر جریان و هزینه نفت است. ایران نفت خود را ارزان می‌فروشد و حمله اسرائیل به تأسیسات نفتی این کشور ممکن است چین را مجبور سازد که بیشتر به تأمین‌کنندگان دیگر و گران‌تر مانند عربستان سعودی وابسته شود. اما همچنین احتمال دارد که صادرات عربستان از طریق تنگه هرمز یا دریای سرخ مختل شود.
ممکن است این وضعیت برای چین فاجعه‌بار نباشد. برآوردها نشان می‌دهند که چین ذخایری دارد که می‌تواند سه تا چهار ماه از واردات از دست رفته را پوشش دهد. نفت ۱۸ درصد از تأمین انرژی چین را تشکیل می‌دهد، در حالی که این رقم در آمریکا ۳۴ درصد است. اما جنگی بزرگ در خاورمیانه می‌تواند منافع تجاری چین در این منطقه را تهدید کند. چین میلیاردها دلار در پروژه‌های انرژی و زیرساختی، به ویژه در کشورهای خلیج فارس مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی سرمایه‌گذاری کرده و اسرائیل نیز از سرمایه‌گذاری‌های چینی بهره‌مند شده است.
عرض اندام در خاورمیانه
چین قدرت آمریکایی در خاورمیانه را رو به افول می‌بیند و فرصتی را حس می‌کند. این کشور روابط نزدیکی با ایران برقرار کرده، اما هم‌چنین با عربستان سعودی و دیگر رقبای ایران نیز ارتباط برقرار دارد. پکن سرمایه‌گذاری‌های کلان خود در منطقه را بخشی از ابتکار کمربند و جاده می‌داند؛ طرحی جهانی برای ساخت زیرساخت‌ها که هدف آن افزایش تجارت و نفوذ چین است. رویکرد سیاسی بی‌طرفانه کمربند و جاده به چین این امکان را می‌دهد که خود را قدرتی غیرمداخله‌گر معرفی کند. این کشور به دنبال تقویت این تصویر در میان کشورهای جنوب‌جهانی است که آن‌ها را وزنه‌های بالقوه در برابر آمریکا می‌داند.
اما با نزدیک‌شدن خاورمیانه به درگیری‌های گسترده‌تر و در حالی که ایران، دوست مهم چین در مرکز آن است، ناتوانی دیپلماتیک منطقه‌ای چین در خطر رسوایی قرار می‌گیرد. چین در تلاش بوده که خلاف این را نشان دهد. در مارس سال گذشته، این کشور مراحل نهایی توافقی را بین ایران و عربستان سعودی برای احیای روابط دیپلماتیک طولانی‌مدت قطع‌شده آن‌ها تسهیل کرد. در جولای، گروه‌های رقیب فلسطینی فتح و حماس توافق مبهمی را در پکن برای همکاری در تشکیل یک دولت جدید برای فلسطینیان در صورت پایان جنگ غزه اعلام کردند.
اما این اقدامات در توقف خشونت‌ها ناکام مانده‌اند. اسرائیل با رد «اعلامیه پکن» خواستار عدم نقش حماس در سرزمین‌های فلسطینی شد. به نظر می‌رسد وابستگی ایران به چین برای صادرات نفتش، اهرم فشار در اختیار پکن می‌گذارد. اما ظاهراً چین از درگیرشدن آمریکا در درگیری‌های خاورمیانه بیش‌تر سود می‌برد تا از تلاش برای کنترل ایران. شاید پکن فکر کند واشنگتنی که به جنگ در اوکراین و خاورمیانه مشغول شده، کم‌تر به مواجهه با چین بر سر تایوان یا دریای جنوبی چین تمایل خواهد داشت.
این به این معنی نیست که چین مشتاق بوده که آتش را شعله‌ور کند. بنیاد کارنگی برای صلح بین‌الملل در مقاله اخیر خود، روابط امنیتی تهران-پکن را «بسیار محدود» توصیف کرد. این مقاله به «گزارش‌هایی» از تأمین فناوری ماهواره‌ای چین برای برنامه موشکی بالستیک ایران اشاره کرد، اما افزود: «تاکنون ثمرات نظامی توافق شامل تنها چند رزمایش مشترک بوده که جامعه اطلاعاتی ایالات متحده آن‌ها را از نظر عملیاتی، بی‌ارزش ارزیابی کرده است». علی‌رغم اینکه توافق مذکور احتمال سرمایه‌گذاری ۴۰۰ میلیارد دلاری چین طی ۲۵ سال را به همراه دارد، پکن هیچ تمایلی برای پول‌پاشی در ایران نشان نداده است.
نگاه ابزاری به متحدان
برای چین، دو عضو دیگر این محور چهارگانه، یعنی روسیه و کره شمالی، نگرانی‌های بیشتری هستند. این دو کشور هم‌مرز چین بوده و حائل‌هایی در برابر نفوذ و قدرت آمریکایی به شمار می‌روند. اما چین حتی به این کشورها نیز چک سفیدامضا نمی‌دهد. پکن حمایت‌های فناوری عظیمی به صنایع دفاعی مسکو داده، در حالی که ظاهراً از تأمین سلاح برای استفاده در برابر اوکراین امتناع ورزیده است. چین به روشنی مخالفت خود با تهدیدات اتمی روسیه در این درگیری را ابراز کرده است.
به گزارش اکوایران، در مورد کره شمالی، چین نتوانست مانع از دستیابی این کشور به سلاح‌های هسته‌ای شود، اما به وضوح از این اتفاق خشمگین شد. بنیاد کارنگی می‌گوید توافقی که به نظر می‌رسد شباهت زیادی به یک پیمان دفاعی بین کره شمالی و روسیه داشته باشد و در ژوئن امضا شده، می‌تواند روابط مسکو با پکن که احتمالاً از بابت کاهش نفوذش بر پیونگ‌یانگ می‌ترسد را دچار مشکل کند.
چین تمام دوستان خود را ابزاری برای آزاردادن آمریکا می‌بیند. اما همچنین با احتیاط با آن‌ها برخورد می‌کند و نسبت به دیگر اعضای این چهارگانه، تمایل کمتری به ریسک‌پذیری نشان می‌دهد. در خاورمیانه، چین نمی‌خواهد در یک درگیری پیچیده گرفتار شود. اگر اوضاع بین اسرائیل و ایران واقعاً به هم بریزد، رهبران پکن احتمالاً در پس‌زمینه خواهند ایستاد و با امید اینکه منافع چین در میان آتش‌افروزی‌ها حفظ شود، نظاره‌گر خواهند بود.
لینک کوتاه خبر: https://eghtesadkerman.ir/12507
اخبار مرتبط
نظرات شما