در ماههای اخیر تب و تاب سرمایهگذاری در بازار بورس سبب شده تا اقشار مختلفی در کشور از جمله کارمندان با هرتوان مالی وارد این عرصه شوند. باتوجه به ساعت فعالیت در این بازار، بحث «کارمندان بورسباز» و مشکلات برای انجام وظایف آنها سبب شده تا راههای مختلفی برای حل این مساله پیشنهاد شود.
ابتدای هفته گذشته بود که حسین فهیمی رئیس شرکت سپردهگذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویه وجوه، از صدور چهار میلیون کد بورسی جدید در سال جاری خبر داد.
مقایسه ورود افراد به بورس در مدت حدود چهار ماه اخیر و سال گذشته نشان میدهد استقبال از بورس در سال جاری رشد چشمگیری داشته است.تعداد کدهای صادر شده در سال ۱۳۹۷ معادل ۱۰۰ هزار و در سال ۱۳۹۸ نیز ۹۰۰ هزار بوده است.
در واقع استقبال از بازار سهام، تعداد فعالان این بازار را افزایش داده بهطوری که براساس اعلام امیر هامونی مدیرعامل فرابورس ایران، در حال حاضر به جز سهامداران عدالت، ۱۵ میلیون نفر دارای کد بورسی فعال هستند.
همه این ۱۵ میلیون نفر را نمیتوان تنها و تنها سرمایهگذار یا معاملهگر بورس دانست. برخی از این فعالان بورسی، در بخش خصوصی یا دولتی مشغول بهکارند. بورسبازانی که بازدهی قابل توجه این بازار، موجب شده رفتارهای تازهای از آنها سر بزند و مسائل جدیدی را هم مقابل مدیرانشان قرار داده است.
یا بورس یا استعفا
در ماههای اخیر، دیده شده برخی کارمندان درخواست تغییر ساعات کاری و شروع کار بعد از ساعت ۱۲:۳۰ یعنی زمان بستهشدن بورس را مطرح کردهاند. آنهایی که با پاسخ منفی مواجه شدند، شغل خود را ترک کردند.
به نظر میرسد استقبال از بورس و فعالیت در این بازار، موجب تغییر رفتار نیروی کار و منابع انسانی شده است. با اینکه میدانیم حضور در بازار سهام لزوماً با ادامه فعالیت شغلی تداخل ندارد، اما گروهی از فعالان بازار با اینکه جزو سهامداران خُرد هستند، ترجیح میدهند در ساعت فعالیت بورس، بازار را رصد کنند و این به معنای تحت تأثیر قرار گرفتن حدود نیمی از ساعت حضور آنها در محل کار است. همین موضوع، واکنش برخی کارفرمایان را به همراه داشته و حتی موجب شده است موضوع توسط برخی مراجع نیز پیگری شود.
گره خوردن معیشت برخی افراد به نوسانهای بورسی
مهرداد پیدایی مدرس دانشگاه و کارشناس مدیریت منابع انسانی درباره علت تغییر رفتار نیروی کار پس از حضور در بورس به ایرنا پلاس گفت: یک علت اصلی این موضوع مسائل معیشتی است. کارمندان میبینند که بدون سرمایه کلان میتوانند وارد بازار سودآوری شوند که بازدهی بالاتری نسبت به شغل فعلیشان دارد. بنابراین این تغییر رفتار، بیشتر ناشی از عوامل برونسازمانی است. در واقع بازارهای رقیب، کارایی بیشتری حتی برای سرمایههای اندک بهوجود آوردهاند و جذابیت استخدام و ادامه فعالیت کارمندی را کاهش دادهاند.
پیدایی افزود: دیدگاه نیروی کار نیز در این زمینه مهم است. فرد میگوید اگر بتوانم با تخصیص زمان کمتر، درآمدی بیشتر از حقوق کنونی خود داشته باشم، چرا باید در استخدام فرد دیگری باشم؟
این مدرس دانشگاه با یادآوری مشاهدات خود در ماههای اخیر گفت: موارد زیادی را در این مدت دیدهام که کارمندان و کارشناسان بهدلیل گرایش به معامله در بورس، از شغل خود استعفا کردهاند زیرا بورس جذابیت مالی بیشتری برای آنها داشته است. این موضوع ممکن است در بُعد فردی مزایایی را بههمراه داشته باشد، اما سازمانها را با چالش مواجه کرده؛ در واقع بهنظر میرسد معیشت افراد بهجای اینکه به میزان تلاششان وابسته باشد، به برخی نوسانهای بورسی وابسته شده است.
تورم، انگیزههای شغلی را کاهش داده است
وی افزود: در حال حاضر از آنجایی که بورس در مسیر صعودی قرار دارد، این تصمیم میتواند در سطح فردی درست باشد زیرا وقتی افراد تورم را بهعنوان تهدید برای پسانداز خود میبینند و از طرف دیگر، حقوق ثابت دربافت میکنند، هیچ جایگزین بهتری غیر از بورس پیدا نمیکنند که پساندازشان را حفظ کند و بازدهی قابل قبولی برایشان داشته باشد.
به گفته وی، بدون شک این موضوع، روی بهرهوری نیروی انسانی در سازمانها مؤثر بوده و حتی انگیره ارتقای شغلی را نیز از نیروی انسانی آنها گرفته است زیرا افزایش حقوقی که در اثر ارتقا دریافت میکنند نیز در مقایسه با معاملهگری بورس برایشان جذابیت کافی را بههمراه ندارد. یعنی تمایل و انگیزههای درون سازمانی را کاهش داده است.
کنترل صد درصدی نیروی کار امکانپذیر نیست
پیدایی درباره راهکارهایی که برخی سازمانها برای جلوگیری از فعالیت بورسی کارکنان خود در ساعات کاری استفاده میکنند، گفت: برخی سازمانها از روشهایی مانند گنبد آهنین استفاده میکنند که به شکل ایحاد محدودیت دسترسی به وبسایتها، اجبار و حتی تهدید کارکنان در استفاده از موارد غیرکاری مانند معاملات بورسی در ساعت کاری است.
«راه حل دیگر، آموزش و آگاهیبخشی به نیروی کار است. کارمندان باید بدانند بورس همواره روی مسیر صعودی قرار ندارد و احتمال ضرر را در نظر بگیرند. روش دیگر، آموزشهایی است که سازمان میتواند در قالب اقتصاد خانواده برای سایر اعضای غیر شاغل کارکنان خود برگزار کند تا فعالیت در بورس را برعهده بگیرند و خللی در فعالیت کاری عضو شاغل خانواده ایجاد نشود. در این حالت، علاوه بر اینکه ریسک خانوار کاهش مییابد، سازمان نیز نیروهای خود را از دست نمیدهد و بهرهوری نیز تحت تأثیر منفی قرار نمیگیرد. با این حال، کنترل ۱۰۰ درصدی این موضوع، امکانپذیر نیست.»
حفظ نیروی کار با کمک صندوقهای سرمایهگذاری و شرکتهای سبدگردان
این کارشناس منابع انسانی با یادآوری ساختار سازمانها و ادارهها، از ظرفیت واحدی که در بیشتر موارد، با عنوان «واحد امور رفاهی» یا عناوین مشابه در ساختار سازمانی و اداری وجود دارد، برای مدیریت تمایل به فعالت بورسی کارمندان اشاره کرد و گفت: راهحل کاربردی که هر دو طرف، یعنی کارفرما و کارکنان را منتفع میکند، مراجعه به مشاوران سرمایهگذاری، سبدگردانها و صندوقهای سرمایهگذاری است. در اینجا نقش واحدهای امور رفاهی ادارات و سازمانها پررنگ میشود.
پیدایی توضیح داد: در گذشته واحد رفاه هر سازمان، امور مربوط به تعاونیها و مانند آن را از طرف کارکنان ب عهده میگرفت. در حال حاضر با گسترش استقبال از بورس و بازار سهام، میتوان وظیفه جدیدی را برای این واحدها تعریف کرد تا با شناسایی صندوقهای سرمایهگذاری یا شرکتهای سبدگردان، کارکنان را به استفاده از این خدمات ترغیب و تشویق کنند.
«افراد حاضر در این نهادهای مالی، تحلیلگران خبره بازار سرمایه هستند و چه بسا سودآوری بالاتری نسبت به فعالیت مستقیم فرد در بورس بههمراه داشته باشند و نیروی کار نیز فعالیت شغلی خود را با کیفیت گذشته در سازمان ادامه خواهد داد. در نتیجه هم شغل خود را حفظ کرده و هم فعالیت در بورس را بهطور غیر مستقیم دنبال میکند.