ناترازی گاز در کشوری که دومین ذخایر گاز جهان را دارد؛
فصل سرد صنایع نزدیک است؟
علاوه بر نیروگاهها قربانی دیگر ناترازی گاز و البته به صورت کلی انرژی (کسری برق در فصل تابستان) صنایع هستند به خصوص صنایع بزرگ مثل پتروشیمی و فولادی؛ صنایعی که سوخت اصلی آنها گاز است و در بسیاری از مواقع محدودیت تامین گاز برای آنها به معنی تعطیلی کارخانه و واحد تولیدی است...
سال گذشته ناترازی گاز به بیش از 200 میلیون متر مکعب رسید و پیشبینی مسئولان وزارت نفت نشان میدهد این عدد ممکن است به بیش از 250 میلیون متر مکعب هم برسد. بر اساس سند تراز تولید و مصرف گاز طبیعی، مصرف گاز طبیعی در کشور به صورت متوسط سالیانه تا سال ۱۴۱۰به میزان ۴.۶درصد و بین سالهای ۱۴۱۰تا ۱۴۲۰نیز به صورت متوسط سالیانه میزان ۳.۲درصد افزایش مییابد. ایران باوجود اینکه دومین دارنده ذخایر اثباتشده گاز دنیا را در اختیار دارد، ولی با ناترازی گاز به خصوص در فصل سرد سال روبهرو شده است و در سه سال گذشته در اواخر پاییز و در طول زمستان با بحران تامین گاز مواجه بوده است تاجایی که مسئولان وزارت نفت به سوخت جایگزین برای نیروگاهها و صنایع روی آوردهاند و در این بین مازوتسوزی و گازوئیلسوزی باعث آلودگی بیشتر هوای کلانشهرها شده است. در سال ۱۴۰۰، میانگین مصرف گاز طبیعی در کشور ۶۵۱میلیون مترمکعب بوده است که بخش نیروگاهی با ۳۲درصد، صنعت ۳۰درصد و خانگی و تجاری با ۲۹درصد بیشترین سهم از مصرف را داشتهاند. طبق آمارهای رسمی وزارت نفت با شروع فصل سرد میزان مصرف در بخش خانگی و تجاری در سردترین ماه ۶.۷برابر گرمترین ماه سال میشود که سهم بخش خانگی و تجاری را از ۱۰به ۴۹درصد میرساند بنابراین اختلاف کل مصرف در سردترین با گرمترین ماه سال به صورت متوسط به بیش از ۲۲۰میلیون متر مکعب در روز میرسد. چندی پیش مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی با عنوان «مسائل راهبردی بخش انرژی در سند هفتم توسعه-ذخیرهسازی گاز» به وضعیت نامطلوب تراز گاز کشور پرداخت و البته و راهکارهایی هم ارائه داد. این گزارش یکی از بزرگترین چالشهای تامین گاز در ایران را که منجر به ناترازی شده «عدم توانایی ایران در ذخیرهسازی به میزان کافی» معرفی کرده است. به صورت متوسط ظرفیت ذخیرهسازی گاز در دنیا ۱۱درصد از کل مصرف گاز است و این رقم در کشورهای اروپایی به طور متوسط به ۲۳درصد میرسد. این نسبت در آمریکا و روسیه به ترتیب معادل ۱۷.۵و ۱۸.۴درصد است. ایران به رغم داشتن منابع عظیم گازی و همچنین مخازن هیدروکربوری با پتانسیل ذخیرهسازی گاز میزان ظرفیت ذخیرهسازی آن تنها ۱.۴درصد از کل مصرف است. در حال حاضر ظرفیت ذخیرهسازی کشور با وجود دو مخزن سراجه و شوریجه حدود ۳.۴میلیارد متر مکعب میرسد و در سردترین ماه سال حدود ۳درصد از کل مصرف را تأمین میکند. بر اساس مطالعات موجود پتانسیل ۲۲۴میلیون متر مکعبی در روز تولید از محل ذخیرهسازی طی یک برنامه پنجساله وجود دارد. با توجه به اختلاف مصرف گاز در فصول گرم و سرد سال ضروری است کشور با توجه به پتانسیل مخازن موجود در گام اول اقدامهای لازم را برای رسیدن به سهم حداقل ۱۰درصد در طول برنامه هفتم توسعه و در گام بعدی به سهم حداقل ۲۰درصد مصرف از محل ذخیرهسازی در دستور کار قرار دهد. عدم سرمایهگذاری مناسب در صنعت گاز پاشنه آشیل حل بحرانهای ایجادشده در صنعت گاز سرمایهگذاری است و به نوعی میتوان گفت مهمترین چالشی هم که باعث ایجاد ناترازی انرژی در کشور شده باز هم عدم سرمایهگذاری مناسب است. سال گذشته وزیر نفت بعد از چالش تامین گاز به مجلس رفت و در جمع نمایندگان مجلس اعلام کرد حل ناترازی گاز در کشور نیازمند سرمایهگذاری معادل 80 میلیارد دلار است. محمدباقر قالیباف رئیس مجلس در واکنش به حرف وزیر در آن جلسه گفت: «گفته شد ۱۰درصد از منابع صندوق توسعه ملی یا ۸۰میلیارد دلار پول داده شود تا این مشکل حل و فصل شود. آیا شما فکر میکنید ۸۰میلیارد دلار پول وجود دارد که این کار انجام شود؟ همه ما میدانیم سالانه انرژیهای زیادی را هدر میدهیم. ما حاضریم دست گدایی به سوی همه دراز کنیم و پول دهیم اما نمیخواهیم روند گذشته را اصلاح کنیم. بدون شک معلوم است که یا روشهای اجرایی یا برنامهریزی یا قانونگذاری ما اشکال دارد که قادر نیستیم این کار را انجام دهیم.» او با گفت: «ما برای مصرف بهینه قانون نوشتیم اما نتوانستیم تصمیم بگیریم و راهکاری ایجاد کنیم که کسانی که سوخت مصرف میکنند در صورت کاهش مصرف، منفعتی نصیبشان شود. اولین کسی که باید از این کاهش مصرف انرژی منفعت ببرد، خود آن فرد است چراکه اگر منفعت این فرد دیده نشود، مصرف سوخت کاهش نمییابد. امروز کسی که در حال اسراف کردن است آنطور که باید هزینه سوخت مصرفی خود را پرداخت نمیکند و در طرف مقابل نیز کسی هم که کم مصرف میکند، منفعت اقتصادی از این موضوع عایدش نمیشود. باید این ناترازی و ناعدالتی را برطرف کنیم.» سهم 6 درصدی ایرانیان از مصرف گاز در جهان ایران با تولید ۲۵۷میلیارد متر مکعب گاز در سال با سهم ۶.۴درصدی از کل تولید (۴۰۳۷میلیارد متر مکعب) بعد از کشورهای آمریکا و روسیه در سال 2021 در جایگاه سوم قرار دارد. از سوی دیگر بررسی میزان مصرف گاز طبیعی نیز نشان میدهد ایران با مصرف ۲۴۱میلیارد متر مکعب گاز در بخشهای مختلف سهم ۶درصدی از کل مصرف را در دنیا دارد که در رده چهارمین کشور مصرفکننده گاز طبیعی در دنیا قرار گرفته است. کشورهای آمریکا، روسیه و چین به ترتیب هرکدام با ۱۱.۸، ۲۰.۵و ۹.۴درصد بیشترین مصرفکنندگان گاز طبیعی در دنیا هستند. اما بر اساس سند پشتیبان تراز گاز طبیعی مصوب شورای عالی انرژی، پیشبینی شده است در صورت ادامه روند کنونی، حداکثر اختلاف مصرف گاز در فصول گرم و سرد در سالهای ۱۴۱۰و ۱۴۲۰به ترتیب به ۴۵۳و ۵۷۹میلیون متر مکعب در روز برسد که تأمین گاز در فصول سرد سال را با چالش جدی روبهرو میکند. در حال حاضر میزان ناترازی گاز در کشور در فصل سرد سال بیش از 200 میلیون متر مکعب است. برای مقابله با ناترازی فصلی گاز ضمن تأکید بر افزایش تولید پایدار و بهینهسازی انرژی در بخشهای مختلف، توجه ویژه به استفاده از ذخیرهسازی گاز در مخازن زیرزمینی بسیار حائز اهمیت است. برخی از کشورها از ۱۰۰سال پیش و سایر کشورها از حدود ۵۰سال پیش برای توسعه ذخیرهسازی گاز طبیعی اقدام کردهاند. مرکز پژوهشهای مجلس در گزارش خود درباره ناترازی گاز نوشته است: «یکی از مشکلاتی که تاکنون مانع از توسعه ظرفیت ذخیرهسازی گاز در کشور شده است ناهماهنگی شرکتهای تابعه وزارت نفت بوده است. با توجه به ضرورت توسعه ظرفیت ذخیرهسازی کشور در سالهای برنامه هفتم توسعه باید هماهنگی لازم بین شرکتهای تابعه وزرات نفت ایجاد شود.» میزان مصرف گاز طبیعی در فصول گرم سال در سال ۱۳۹۰، حدود ۳۴۰میلیون متر مکعب در روز است و این میزان در فصل سرد سال، به ۵۲۵میلیون متر مکعب در روز رسیده است که نشان از حداکثر اختلاف ۱۸۰میلیون متر مکعبی دارد. به دلیل رشد مصرف گاز طبیعی در بخشهای مختلف طی ۱۰سال اخیر میزان مصرف در فصول گرم سال ۱۴۰۰به اندازه میزان مصرف در فصول سرد سال ۱۳۹۰است و متوسط اختلاف مصرف در سال ۱۴۰۰نیز برابر به ۲۲۱میلیون متر مکعب بوده است. این مسئله نشان میدهد که میزان رشد مصرف در ماههای سرد سال نسبت به ماههای گرم سال افزایش بیشتری داشته است که با توجه به اینکه میزان مصرف گاز طبیعی به عنوان خوراک و سوخت در صنایع عمده و غیره عمده در طول سال عموماً روند ثابتی را در بر دارد و بخش خانگی و تجاری در فصول سرد سال سهم بیشتری از مصرف دارند، عمده علت آن را باید در مصرف بخش خانگی جستوجو کرد. بخش خانگی و تجاری به صورت متوسط سهم ۲۹.۱درصدی از کل مصرف سالیانه گاز را در کشور دارند و به دلیل کارکرد مصرف گاز طبیعی در این بخش که عمدتاً گرمایشی است، تغییرات دمایی در فصول مختلف سال بر میزان سهم مصرف این بخش از کل در ماههای مختلف اثرگذار است. در سال ۱۴۰۰، در ماههای اردیبهشت تا شهریور سهم مصرف گاز در بخش خانگی کمتر از ۱۰درصد بوده است که در ماههای پاییز افزایش یافته و در بیشترین حالت، در ماه دی و بهمن به بیش از ۴۵درصد نیز رسیده است. جایگزینی سوخت در نیروگاهها مرکز پژوهشهای مجلس در بخش دیگری از گزارش خود نوشته است: «جهت بررسی دقیقتر مسئله، آمار به تفکیک بخشهای مختلف مصرفی در پنج سال اخیر به تفکیک ماهانه آورده شده است. در بخش خانگی و تجاری میزان مصرف گاز در ماههای سرد سال با شیب بیشتری نسبت به مصرف در ماههای گرم سال رشد داشته است به طوری که در سال ۱۳۹۶متوسط مصرف ماهانه در سردترین ماه حدود ۶.۳برابر مصرف در گرمترین ماه سال بوده است و این اختلاف به ۶.۷برابر در سال ۱۴۰۰رسیده است. از آنجا که تأمین گاز خانگی در اولویت دولت قرار دارد و میزان عرضه نیز محدود است این افزایش مصرف در بخش خانگی همواره با جایگزینی سوخت در نیروگاههای کشور همراه بوده است، به نحوی که نوسانات گاز مصرفی نیروگاه در نقطه مقابل بخش خانگی قرار دارد. بررسی آمار نشان میدهد که عدم تخصیص گاز به بخش نیروگاهی در سال ۱۳۹۸به بعد تشدید یافته است. به عنوان مثال در سال ۱۴۰۰نیروگاههای حرارتی کشور حدود ۱۶۳۶۰میلیون لیتر سوخت مایع (شامل ۹۵۳۰میلیون لیتر گازوئیل و ۶۸۳۰میلیون لیتر نفت کوره) را به عنوان سوخت جایگزین گاز مصرف کردند که از نظر اقتصادی نیز با توجه به ارزش صادراتی گازوئیل دارای ارزش صاداراتی بیش از ۴.۵میلیارد دلار بوده است.» در این بین هادی بیگینژاد، عضو کمیسیون انرژی مجلس هم در گفتوگویی با خبرگزاری مهر اعلام کرد: «سوزاندن سوخت مایع به جای گاز یعنی زیان خالص. توجه کنید که نسبت سوخت مایع و گاز طبیعی تقریباً یک به یک است. یعنی به ازای کسری هر یک مترمکعب گاز طبیعی، نیاز به ارائه یک لیتر گازوئیل خواهد بود. این در حالی است که قیمت گازوئیل، بدون دخالت دادن رشدهای قیمت نفت کنونی حاصل از جنگ در اوکراین، دو برابر بیشتر از قیمت گاز طبیعی است. از این رو به ازای کسری هر مترمکعب گاز، انگار به همان اندازه زیان خالص درآمدی به کشور وارد میگردد. بدین ترتیب، با فرض گازوئیل ۰.۵دلاری به ازای هر لیتر، در این سال بیش از ۱.۵میلیارد دلار تنها از این محل به کشور زیان خالص درآمدی وارد شده است.» او همچنین گفته است: «سوزاندن مازوت هم طبعاً مشکلات زیست محیطی به وجود میآورد و سلامت افراد را به مخاطره میاندازد. انتشار گازهای سمی و مواد سنگینتر از هوا، ایجاد آئروسلهای حاوی سولفاتها و نیتراتها و ایجاد بارانهای اسیدی از تبعات محتمل استفاده گسترده از مازوت در نیروگاههاست.» زیان صنایع از قطع گاز و ناترازی علاوه بر نیروگاهها قربانی دیگر ناترازی گاز و البته به صورت کلی انرژی (کسری برق در فصل تابستان) صنایع هستند به خصوص صنایع بزرگ مثل پتروشیمی و فولادی؛ صنایعی که سوخت اصلی آنها گاز است و در بسیاری از مواقع محدودیت تامین گاز برای آنها به معنی تعطیلی کارخانه و واحد تولیدی است. طبق گزارشهای وزارت نفت در سال ۱۳۹۹، در حدفاصل آذرماه تا اسفندماه، صنایع پتروشیمی کشور حدوداً با کسری عرضه ۹۰۰میلیون مترمکعب گاز مواجه بودهاند که به واسطه کاهش تولید این صنایع، زیان بیش از ۳۰۰میلیون دلاری به این صنعت وارد شده است. عضو کمیسیون انرژی مجلسه گفته است: «به ازای هر یک روز قطعی گاز صنعت پتروشیمی زیانی برابر با ۲۰میلیون دلار به این صنعت وارد شود. همچنین در سال ۱۴۰۰حدوداً ۷۰۰میلیون دلار به بخش صادرات فراوردههای پتروشیمی زیان وارد شده است.» پیشبینی آینده و عمیقتر شدن بحران سال گذشته ناترازی گاز به بیش از 200 میلیون متر مکعب رسید و پیشبینی مسئولان وزارت نفت نشان میدهد این عدد ممکن است به بیش از 250 میلیون متر مکعب هم برسد. بر اساس سند تراز تولید و مصرف گاز طبیعی، مصرف گاز طبیعی در کشور به صورت متوسط سالیانه تا سال ۱۴۱۰به میزان ۴.۶درصد و بین سالهای ۱۴۱۰تا ۱۴۲۰نیز به صورت متوسط سالیانه میزان ۳.۲درصد افزایش مییابد. در حوزه عرضه نیز تا سال ۱۴۱۰به صورت متوسط سالیانه به میزان ۴.۳درصد افزایش و پس از آن به صورت متوسط سالیانه ۲.۳کاهش مییابد. بر اساس موارد ذکرشده و فرضیات مرتبط به میزان مصرف در بخشهای مختلف، بر اساس این سند در سال ۱۴۲۰میزان کل عرضه گاز طبیعی به ۸۹۸.۷میلیون متر مکعب در روز برسد، این در حالی است که میزان مصرف همه بخشها برابر با ۱۴۱۰.۸خواهد بود که نشان از ناترازی ۵۱۲میلیون متر مکعبی در روز دارد. به عبارتی میزان مصرف از تولید بهشدت فاصله میگیرد. از سوی دیگر، حداکثر اختلاف مصرف در ماههای سرد و گرم سال تا سال ۱۴۱۰به صورت متوسط سالیانه ۴.۶درصد رشد میکند و در سال ۱۴۱۰به ۴۵۳میلیون متر مکعب در روز میرسد. همچنین این حداکثر اختلاف با متوسط رشد سالیانه ۲.۵درصدی در بازه زمانی ۱۴۱۰الی ۱۴۲۰، به ۵۷۹میلیون متر مکعب در روز خواهد رسید که مدیریت گازرسانی در بخشهای مختلف را با چالش جدی روبهرو میکند. اما راه چاره برای مقابله با بحران ناترازی گاز و جلوگیری از عمیق شدن آن چیست؟ راهبرد سرمایهگذاری و مدیریت تولید از طریق ایجاد مخازن ذخیرهسازی و تقویت ظرفیت خطوط لوله و احداث پالایشگاههای جدید گازی متناسب با برنامهریزیها و توان کشور از راهبردهایی است که توسط شرکت ملی گاز ایران دنبال میشود و کارشناسان هم بر آن تاکید دارند. از سوی دیگر راهبرد مشترک مصرف بهینه و مدیریت تولید هم از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است زیرا همزمان با توسعه تولید باید مدیریت هم به خصوص در بخش خانگی و نیروگاهی مدیریت شود. استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر به جای توسعه نیروگاههای حرارتی و از سوی دیگر تشویق مردم به کاهش مصرف (ایرانیان بزرگترین مصرفکنندگان گاز در جهان هستند) کمک زیادی به کاهش ناترازی گاز در کشور خواهد کرد. ایران 10 سال پیش به دلیل ظرفیت بالا در تامین انرژی (گاز و برق) و قیمت بسیار پایین انرژی از پتانسیل بسیار مناسبی در این حوزه به خصوص در بخش صنایع برخوردار بود، ولی این ظرفیت در سالهای گذشته چنان تحلیل رفته که حالا کشور و بهخصوص صنایع با مشکل تامین انرژی، برق در تابستان و گاز در زمستان، مواجه شدهاند و این اتفاق زیانهای اقتصادی بسیار بالایی به دنبال داشته و حتی باعث رشد بیکاری و کاهش تولید شده است.