تازهترین گزارش بانک جهانی از توزیع فقر شهر و روستا؛
فقیرترین استانهای ایران کدامند؟
فقر در جنوبشرقی ایران بسیار متمرکز است؛ به طوری که دوسوم مردم استان سیستان و بلوچستان زیر خط فقر قرار دارند! این آمار برای استان کرمان ۴۰ درصد است...
در سالهای اخیر که کیک اقتصاد ایران کوچکتر شده و کرونا به چالشهایش افزوده، جمعیت بیشتری از مردم در مقابل نوسانهای اقتصادی آسیبپذیر شده و درصد بیشتری از آنها از تأمین حداقلهای زندگی ناتوان شدهاند. گزارش بانک جهانی که در بهار گذشته پیرامون اقتصاد ایران منتشر شد، به صورت ویژه تغییرات وضعیت فقر و نابرابری در ایران را بررسی کرده است. اما چه عواملی در افزایش فقر تأثیر بیشتری داشتهاند؟ چه چیز باعث شده مقدار نابرابری در سال ۹۸نسبت به ۹۷کمتر بوده باشد؟ آیا درصد فقر در ایران میان روستاییان و شهریها مشابه است؟ پراکندگی فقر میان استانها و مناطق کشور چگونه است؟ این گزارش به این پرسشها نیز پاسخ داده است. چرا به صورت تاریخی روند فقر ارتباطی با روند رشد کلان نداشته؟ در سالهای ۸۸و ۹۱، با وجود رشد منفی قابل توجه اقتصاد، فقر به کاهش خود ادامه داد و در سال ۹۲که رشد اقتصادی مثبتی به وجود آمد، فقر روند افزایشی داشت. دو عامل اصلی این رخداد از نظر گزارش، یکی سیاستهای دولت از جمله یارانههای نقدی بوده و دومی اثر نامتوازن تورم بر خانوارهای کمدرآمد که باعث شدهاند لزوماً رشد اقتصادی با کاهش فقر همراه نباشد و بالعکس. اگر در سال ۱۳۹۲رشد مثبتی وجود داشته، تورم بالا با رساندن آسیب بیشتر به فقرا، عملاً اثر رشد درآمد کل را برای آنها خنثی کرده و حتی بر عمق فقر افزوده است. در این باره در بخشهای بعد بیشتر بحث خواهد شد. ضمناً لازم به ذکر است خط فقری که گزارش در نظر گرفته، درآمد یا مصرف روزانه به اندازه ۵/۵دلار با شاخص برابری قدرت خرید (هر واحد آن همان مقدار کالا و خدماتی در ایران میتواند تهیه کنه که در آمریکا میتواند) است. طبق معیارهای بانک جهانی، در کشورهای با درآمد متوسط به بالا، افرادی که کمتر از این مقدار درآمد (یا مصرف) داشته باشند، فقیر محسوب میشوند. مسیری که فقر و نابرابری در ۹۷و ۹۸طی کرد در سال ۹۷، چهل درصد پایینی توزیع درآمد، بیشترین کاهش مصرف را داشتند اما در سال ۹۸رشد منفی مصرف و درآمد جامعه نسبتاً مساوی میان صدکهای درآمدی پخش شد و حتی شصت درصد بالایی کمی نزول بیشتری را تجربه کردند. در سایه تورم بالا و رشد منفی اقتصادی، فقر از ۱۲.۳در سال ۹۷به ۱۴.۳درصد (طبق معیار مصرف سرانه) در سال ۹۸افزایش یافت. اما فقر روستایی همواره بالاتر بوده و رشد سریعتری داشته است. در سال ۹۸، نابرابری در شهرها تغییری نکرد اما در روستاها اندک کاهشی داشت. اما آیا این نشانه یک پیشرفت است؟ کاهش نابرابری ایران در سال ۹۸ناشی از نزول بیشتر مصرف و درآمد در صدکهای بالاتر است، نه افزایش بیشتر درآمد خانوارهای فقیر. ضمن این که میتوان پیشبینی کرد تورم شدید و همهگیری کرونا اثر منفی بزرگتری را در سال ۹۹روی فقرا گذاشته باشد و در نتیجه پس از دسترسی به دادههای این سال، احتمالاً افزایش نابرابری مشاهده خواهد شد. بیشتر کارگران غیررسمی در بخش خدمات و مشاغلی که نیازمند تماس بالا و حضور هستند، به دهکهای پایین درآمدی متعلقاند که این موضوع اثر نامتناسب همهگیری روی آنها را نشان میدهد. تفاوتهای بزرگ استانها در میزان فقر فقر در جنوب شرقی کشور بسیار متمرکز است؛ به طوری که دوسوم مردم استان سیستان و بلوچستان زیر خط فقر قرار دارند! این آمار برای استان کرمان ۴۰درصد است. اما فقر در تهران ۶درصد و در استانهای البرز، مازندران و کرمانشاه با کمترین فقر، زیر پنج درصد است.
نرخ فقر استانها (بر حسب مصرف سرانه) با دو معیار ۵/۵و ۱۰دلار برابری قدرت خرید عوامل اصلی افزایش فقر درآمد کل افراد شامل این بخشها میشود: درآمد از شغل، انواع انتقالات نقدی و غیرنقدی دولت، حقوق بازنشستگی و سایر انواع درآمد (مثل درآمد از دارایی یا فروش محصولات خانگی). از ۲.۵درصد افزایش فقر سال ۹۸، ۱.۵درصد به خاطر کاهش درآمدهای [حقیقی] مشاغل است. دلیل دوم افزایش فقر، آبرفتن مقدار حقیقی یارانههای نقدی است! این یکی از دلایل اثر منفی بزرگتر تورم بر خانوارهای فقیر است؛ یارانهها بخش بزرگتری از درآمد آنها را شامل میشود و کاهش ارزش حقیقی آن به معنای فرورفتن بیشتر آنها در فقر است. درآمد ناشی از حقوق بازنشستگی افزایش کوچکی داشته که این افزایش، اندکی برای فقیران بیشتر بوده است. این مورد در کنار کاهش کمتر درآمد مشاغل برای فقرا در سال ۹۸باعث کمی کاهش نابرابری در این سال شده بوده که همانطور که گفته شد، ظهور همهگیری در سال ۹۹احتمالاً این روند را برعکس کرده است. طبقات آسیبپذیر هر چند که درصد فقر کل کشور نسبت به کشورهای همرده با درآمد متوسط به بالا خیلی زیاد نیست، اما ایرانیان زیادی با فاصله کمی بالای خط فقر زندگی میکنند. این دسته در مقابل نوسانهای اقتصادی بسیار «آسیبپذیر» هستند و خطر افتادن در فقر مطلق آنها را تهدید میکند. همانطور که نمودار زیر نیز نشان میدهد، تراکم بالایی از خانوارها، بهویژه خانوارهای روستایی، در نزدیکی معیار انتخابشده برای خط فقر قرار دارند. پس به طور خلاصه، طبق دادههای سال ۹۸، یکپنجم جامعه فقیر و یکپنجم دوم، آسیبپذیر در مقابل شوکها برای افتادن در وضعیت فقر هستند. نسبت به قشر فقیر، برای قشر آسیبپذیر، خوداشتغالی و مشاغل آزاد اهمیت بیشتری نسبت به یارانهها دارد. با توجه به شوک منفی بزرگ به این مشاغل طی وضعیت کرونایی یک سال و چند ماه اخیر، به نظر میرسد این قشر به شدت در ریسک افول کیفیت زندگی قرار داشته است. بنابراین نیاز به حمایت از اقشار فقیر و آسیبپذیر در شرایط همهگیری بسیار بزرگتر از پیش بوده است.