با وجود بحثهای فراوانی که درباره "برابری جنسیتی در محیطهای کاری" وجود دارد، نتایج یک تحقیق جهانی نشان میدهد که بسیاری از زنان با فشارهای فزایندهای در کار و زندگی شخصیشان مواجه هستند...
این گزارش اطلاعاتی را از 5 هزار زن در 10 کشور جهان در ارتباط با دیدگاهها و تجربههایشان در محیط کاری جمعآوری کرده است و عوامل اجتماعی را که میتواند شغل آنها را تحت تاثیر قرار دهد را بررسی میکند. در سراسر کشورهای مورد بررسی (شامل استرالیا، برزیل، کانادا، چین، آلمان، هند، ژاپن، آفریقای جنوبی، انگلستان و ایالات متحده آمریکا) یک روند روشن ظاهر شده است: باوجود تفاوتهای فرهنگی و زمینهای میان آنها، بسیاری از زنان در سراسر جهان چالشهای مشابهی را در محیط کار و بیرون از آن تجربه میکنند. و بهنظر میرسد پیشرفت شغلی در زمانی که پای برابری جنسیتی درمیان است درحال افول هستند. آسیب استرس و ساعات طولانی کار بر سلامت روان زنان نیمی از زنان شرکت کننده در این نظرسنجی گفتهاند که استرس آنها نسبت به یکسال قبل افزایش یافته است و همین تعداد نیز گفتهاند که نگران سلامت روان خود هستند. سلامت روان در میان نگرانیهای اصلی زنان بوده است، بهطوری که بطور متوسط 48 درصد زنان آن را به عنوان نگرانی اصلی خود اعلام کرده اند. امنیت مالی و حقوق زنان پس از آن مهم ترین نگرانی آنها بوده است. حدود نیمی از زنان معتقد بودند که کارفرمای آنها نتوانسته است حمایت کافی را برای سلامت روان آنها در محیط کار فراهم کند. در میان عواملی که در پس این تصویر نگران کننده از سلامت روان زنان وجود دارد "ناتوانی آنها از قطع ارتباط از کار" است. حدود 60 درصد از زنان احساس نمیکنند میتوانند از کارشان جدا شوند. نیمی از زنانی که معمولا طبق ساعات کاری قراردادی شان کار میکنند سلامت روان خود را خوب توصیف کردهاند، ولی تنها 23 درصد کسانی که بیش از ساعات کاری قراردادیشان کار میکنند این را گفتهاند. تاثیر مسوولیتهای خانگی بر شغل زنان بهنظر میرسد وزن نامتعادل مراقبت و وظایف داخل خانه بر زنان سنگینی میکند. 50 درصد از زنان متاهلی که صاحب فرزند هستند میگویند بیشتر مسوولیت فرزندشان به عهده آنهاست و تنها 12 درصد گفتهاند که این مسوولیت برعهده شریک زندگی شان است. نتیجه این تخصیص نامتناسب مسوولیتها، نهتنها به لحاظ حرفهای برای زنان چالش برانگیز است بلکه سبب تقویت چرخهای معیوب میشود که شکاف مزدی را افزایش میدهد. تنها 27 درصد از زنانی که مسوولیت بیشتری را در خانه به عهده دارند میگویند میتوانند از زندگی شخصیشان جدا شوند و روی کارشان تمرکز کنند. و بسیاری زنانی گفتهاند که شغل شریک زندگیشان را به کار خود اولویت میدهند، بهخصوص به این دلیل که شریک زندگی شان دستمزد بیشتری دارد. تجربه تهدید و رفتارهای نامرسوم در محل کار نزدیک به نیمی از زنان میگویند که نگران امنیت شخصی خود در محل کار یا هنگام رفتوآمد یا سفر برای کار هستند. بار دیگر، درحالی که درجات مختلفی از نگرانی در میان پاسخ دهندگان در کشورهای مورد بررسی وجود داشته است، این روند تا حد زیادی در بازارها ثابت بوده است. این نگرانیها میتوانند براساس حوادث واقعی باشند: از هر 10 زنی که نگران امنیت شخصی خود هستند، یک نفر میگوید در حین رفتوآمد یا مسافرت برای کار مورد آزار و اذیت قرار گرفته است. 16 درصد با مشتریانی سروکار داشتهاند که آنها را مورد آزار و اذیت قرار دادهاند یا طوری رفتار کردهاند که باعث ناراحتی آنها شده است. نزدیک به یک نفر از هر 10 نفر توسط یک همکار مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند و یکچهارم زنان میگویند که افراد در پستهای ارشد اظهارنظر یا اقدامات نامناسبی نسبت به آنها داشتهاند. بیش از 43 درصد از پاسخ دهندگان نظرسنجی گزارش دادهاند که در 12 ماه گذشته تعرضهای کوچک یا آزار و اذیت (یا هر دو) را در محل کار تجربه کرده اند. با وجود این، از هر 10 زن، تنها یک زن فکر میکند که میتواند از کارفرمای خود در مورد رفتارهای غیرمرسوم شکایت کند، بدون اینکه خطری شغلش را تهدید کند. تعداد اندک سازمانهای طرفدار برابری براساس تحقیقات، تعداد کمی از زنان هستند که برای سازمانهایی کار میکنند که از تعادل کار-زندگی و تمرکز بر پیشرفت شغلی معنادار زنان حمایت میکنند. زنانی که برای این سازمانها کار میکنند سطوح بالاتری از وفاداری به کارفرما و بهرهوری را گزارش میدهند، احساس امنیت بیشتری میکنند، راحتتر در مورد سلامت روان خود در محل کار صحبت میکنند و میتوانند با انعطافپذیری بدون آسیب رساندن به شغل خود کار کنند. با اینحال، تعداد این سازمانها بسیار اندک است: تنها 6 درصد از زنان در تمام کشورهای مورد بررسی برای این سازمانها کار میکنند. دادههای این نظرسنجی بینشی از چالشهایی که زنان در داخل و خارج از محل کار با آنها مواجه هستند و همچنین راه حلهایی برای آن ارائه میدهد. این راه حلها میتواند شامل شناخت اهمیت عادی سازی مباحث پیرامون سلامت روان در محل کار، درک و رسیدگی به علل استرس در محل کار، گنجاندن سیاستهای دوستدار خانواده و ایجاد تعادل بین کاروزندگی، درک و رسیدگی به نگرانیهای ایمنی در محل کار زنان، یا پرداختن به رفتارهای غیرمرسوم باشد، و به زنان امکان بدهد احساس کنند میتوانند بدون نگرانی صحبت کنند.